loading...
افق (آينده ايران..)
بيشه بازدید : 66 پنجشنبه 16 شهریور 1391 نظرات (0)

گسترش علاقه به حضور در دانشگاه یک نکته است و رفتن به این محیط تنها و تنها برای کسب یک مدرک نیز نکته دیگری است. آن که دانشگاه را فضایی برای کسب علم و دانش و جایی برای یادگیری یک تخصص در نظر می گیرد، با شخصی که از این محیط یک تلقی ابزاری داشته فرق می کند. در نگاه ابزاری کسب مدرک به تنها علت حضور در محیط آموزشی تبدیل شده و نخبه پروری یا کسب مهارت به حاشیه رانده می شود. شاید از این روست که « محمد جهرمی » وزیر کار و امور اجتماعی نیز در این باره به گلایه می گوید:« باید به جای مدرک گرایی به مهارت گرایی توجه بیشتری کنیم و با کسب مهارت مشکلات موجود در مشاغل را رفع کنیم. یکی از مشکلات این است که اشتیاق بیش از اندازه به مدرک گرایی و گرفتن مدارک دانشگاهی بدون پشتوانه مدیریتی وجود دارد. هم اکنون در جامعه ما همه تلاش دانش آموزان این است که از سد محکم کنکور رد شوند و در هر رشته ای که توانستند پس از قبولی مدرک مربوطه را دریافت کنند که این کار بدون توجه به کاربرد رشته مربوطه و نیاز جامعه و بازار کار به آن رشته می شود.
وی در ادامه می افزاید: « به عنوان مثال مدتی پیش در آمار یکی از وزارتخانه های کشور نموداری مشاهده شد که نشان می داد در مدت دو سال بیش از دو برابر ظرفیت موجود ، دانشجو در یک رشته خاص آموزش داده بود. یعنی هرچند جامعه ما سالانه کمتر از ۴ هزار نفر برای آن رشته نیروی کار نیاز داشت اما ۱۳ هزار و ۸۰۰ نفر در این رشته آموزش دیده بودند. »
این بخشی از مشکلاتی است که در نتیجه گرایش صرف به مدرک گرایی در یک جامعه ایجاد می شود. بخشی دیگر از مشکلات نیز به تغییر خصلت های اجتماعی مربوط است که در نتیجه آن جامعه ناخود آگاه افراد صاحب مدرک و بدون مدرک را از هم متمایز کرده و شأن اجتماعی آنها را در یک رده قرار نمی دهد.
دکتر« صابر عزیزی » کارشناس مسائل اجتماعی درباره افزایش تب مدرک گرایی در جامعه و تأثیرات آن چنین می گوید: « وقتی کسب مدرک در یک جامعه به ارزش تبدیل می شود، عده ای از افراد نیز ناخود آگاه برای به دست آوردن امتیازات اجتماعی ناشی از داشتن مدرک به سمت آن رو می آورند. تأثیر این حضور همگانی را می توان از چند زاویه بررسی کرد؛ از یک سو حضور افراد منجر به اشباع بازار کار در برخی رشته ها شده، در نتیجه ما می بینیم که تعداد زیاد فارغ التحصیل در رشته های اشباع شده نتیجه ای جز بیکاری برای آنها به دنبال ندارد. از سوی دیگر به خاطر حضور بخش عمده ای از نیروی فعال جامعه یک سری از مشاغل خدماتی و مهارتی در جامعه تعطیل می شود چون تقاضای نیروی کار برای انجام آن مشاغل در حد پائینی است. به عنوان مثال یک کشاورز به این علت که فرزندانش به دانشگاه رفته و حاضر نیستند به شغل سنتی پدر خود باز گردند ، بساط شغل خود را جمع کرده و با ورود به سن و سال پیری عملاً کسی را در کنار خود نمی بینند. از آن طرف همین فرزندان دانشگاه رفته حاضرند بیکار باشند ولی کشاورزی نکنند. این در حالی است که در صورت برنامه ریزی درست همین عده می توانستند با مکانیزه کردن ادوات کشاورزی خود عملاً از امکانات شغلی مناسبی هم برخوردار باشند.» این استاد دانشگاه ادامه می دهد: « مدرک گرایی مهارت را در جامعه از بین برده و دانش و تخصص را به حاشیه می فرستد.الان در همین حوزه علوم انسانی ما شاهد این اتفاق ناگوار هستیم.افرادی هستند که مثلاً در رشته های فلسفه یا علوم اجتماعی مدرک گرفته اما دانش چندانی در این حوزه ها ندارند. این افراد در برخی موارد با تلاش موقتی حتی توانسته اند مدارک بالاتر را هم کسب کنند و در مواردی تنها به خاطر داشتن مدرک صاحب کرسی دانشگاهی هم بشوند. اما وقتی پای صحبت چنین افرادی بنشینید به راحتی می توانید متوجه ضعف علمی او شوید. این ضعف علمی از نظر من ضعف سیستمی را آشکار می کند که چنین افرادی نتیجه برنامه ریزی های آن به شمار می آیند.چنین سیستمی به جای آموزش مهارت، دانش و تخصص تنها به کسب مدرک تکیه کرده تا عملاً دانشگاه را به یک دبیرستان بزرگتر تبدیل کند.»

برچسب ها معضل , مدرك گرايي , گرايي ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 14
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 117
  • بازدید ماه : 132
  • بازدید سال : 288
  • بازدید کلی : 11,891
  • کدهای اختصاصی