loading...
افق (آينده ايران..)
بيشه بازدید : 88 پنجشنبه 23 شهریور 1391 نظرات (1)

یكى از بهترین و عارفانه‌ترین حالات بنده مخلص، حالت خدا ترسى و وحشت از روز قیامت است. این حالت مراتب و جلوه‌هاى گوناگونى دارد، اما در انبیاى الهى و معصومین (علیهم السلام) داراى بیشترین ‏جلوه است؛ چرا كه آنان در بالاترین مراتب خوف خدا قرار دارند دیگران نیز كه در مراتب پایین‌ترى هستند، به ‏گوشه‌اى از این كمالات دست یافته‌اند در این میان دانشمندان و علما بیشتر از دیگران روحیه خدا ترسى ‏داشته‌اند. قرآن كریم مى‌فرماید: انما یخشى الله من عباده العماء(17) از میان بندگان خدا فقط دانشمندان از او ‏مى‌ترسند. حال باید پرسید: چرا فقط دانشمندان از خدا مى‌ترسند؟ علت آن است كه هر چه معرفت و یقین انسان به خدا بیشتر شود، ترس او از پروردگار بیشتر خواهد شد. ترس از خدا اگر چه علل گوناگونى دارد، اما موثرترین آنها، به یاد آوردن عظمت پروردگار و وعده‌هاى تخلف ‏ناپذیر او و به خاطر آوردن عظمت روز قیامت است كه تمام این حالات، انسان را به ترس از خدا و روز قیامت ‏وا‌مى‌دارد. در دوران جوانى كه دورانى حساس و پرفراز و نشیب است و جوان قادر است همه چیز را در خود بیازماید، ‏این مساله كاملا آشكار است؛ چرا كه جوان ممكن است با آزاد گذاردن نفس اماره و طغیانگر و پیروى از ‏وسوسه‌هاى شیطان، خود را از قید همه چیز رها كرده، به حیوانى درنده و خون آشام تبدیل شود و ممكن ‏است با مهار كردن آن، خود را به بالاترین مراتب كمال انسانیت و عالى ترین مراحل معرفت برساند.‏

بيشه بازدید : 40 چهارشنبه 25 مرداد 1391 نظرات (1)

شما جنس مرغوب را در کادو مى پیچید، روى تلویزیون پارچه مى اندازید، کتاب قیمتى را جلد مى کنید، طلا و جواهرات را ساده در دسترس قرار نمى دهید. بنابر این جلد وحجاب نشانه ارزش است . خداوند براى چشم که ظریف است و خطرات آنرا تهدید مى کند، حجاب قرار داده حجاب باعث تمرکز فکر مردان که بخش عمده تولید جامعه به دست آنان است مى گردد. در کشورهایى که بى حجاب است نظام خانواده از هم گسسته و آمار طلاق غوغا مى کند. اسلام به خاطر حفظ حیا، کرامت و جلال ، جلوگیرى از تشتّت و هوسبازى و گسستن نظام خانواده حجاب را واجب فرموده . باید دانست که حجاب مانع تولید نیست ، بزرگترین صادرات ایران بعد از نفت ، قالى است که تولیدش به دست زنان با حجاب است . حجاب مانع تحصیل نیست صدها هزار دانشمند زن در کشور اسلامى ایران شاهد این ادعّاست حجاب آرم جمهورى اسلامى ایران است . دنیا انقلاب اسلامى ایران را باحجاب بانوان مى شناسد و ابرقدرتها از این نشانه پرارزش انقلاب آنقدر هراس دارند که چند دختر مسلمان را با پوشش اسلامى بر سر درس تحمل نمى کنند.

بيشه بازدید : 62 سه شنبه 24 مرداد 1391 نظرات (0)

اشاره

«
تفکرخلاق» و «استفاده بهینه از اوقات»، دو ویژگی مهم جوان نوآور به‌شمارمی­آید. ارتباط این دو عامل با هم و بهره­گیری هم‌زمان از فکر و وقت، سهمبسزایی در رشد اندیشه، بارور شدن استعداد و نوآوری و شکوفایی جوانان دارد. بسیاری از اختراعات و اکتشافات، به وسیله دانشمندان و اندیشمندانی صورتگرفته است که به عنصر تفکر و تقویت و رشد آن و نیز مدیریت زمان و اهمیتاوقات عمر و استفاده بهینه از آن توجه کافی داشته­اند. این دو سرمایه بزرگزندگی، از نعمت­های بزرگ خداوند است که به کارگیری درست آنها، رشد و تعالیفرد و جامعه را رقم خواهد زد. از این رو، در ادامه بحث ویژگی­های جواننوآور، در این مقاله به تفکر و استفاده از وقت می­پردازیم.


-1
تفکر خلاق
اهمیت تفکر

تفاوتاساسی انسان با دیگر آفریده­ها، بُعد اندیشگی و تفکر اوست. این وجه تمایزتا آنجا اهمیت دارد که اگر از انسان گرفته شود، او در ردیف حیوانات قرارخواهد گرفت. به قول مولانا:

ای برادر تو همه اندیشه‌ای

مابقی خود استخوان و ریشه‌ای

سعادتانسان در گرو استفاده صحیح از این نیروی خدادادی است و تفکر بر مبنایسفارش­ها و دستور ادیان الهی، چون بالی نیرومند است که انسان با آنمی­تواند به قله سعادت و کامیابی و بهره­وری دنیوی و اخروی برسد.

درآیات بسیاری از قرآن کریم، انسان­ها به تعقل و تفکر فراخوانده شده­اند. آیات قرآن با توجه به ویژگی­های فکری انسان و دامنه نامحدود و بی‌کران آن،موضوعات گوناگونی را هدف اندیشیدن قرار داده است. در برخی آیات الهی،انسان‌ها به تفکر درباره خداوند و صفات او و عظمت و پیچیدگی­هایآفریده‌هایش دعوت شده­اند. آفریده­های زمینی و آسمانی، مانند گوناگونیرنگ­ها، شب و روز، تحول در طبیعت و زنده شدن زمین پس از مرگ، حرکت بادها،ستارگان، دریا و موجودات آن، پدیده­های جانوری و گیاهی و ...، از مصادیقیهستند که در قرآن کریم قابل تأمل و تفکر دانسته شده­اند. همچنین پیامبراعظم‌(ص) و پیشوایان دین‌(ع) در سخنانی ژرف و پر مغز، تفکر و جایگاه وفایده­های آن را بیان کرده­اند. در این احادیث، ساعتی اندیشیدن، بهتر از یکسال عبادت به‌شمار آمده است.[1] اندیشه، موجب به بار آمدن حکمت وصیقل‌دهنده خرد معرفی[2] و اندیشیدن در ملکوت آسمان‌ها و زمین، عبادتمخلصان دانسته شده است.[3]


جوان متفکر و نوآور

یکیاز ویژگی­های جوان نوآور، دارا بودن تفکر صحیح است. اساساً اندیشیدن،زیباترین و بامعناترین پدیده زندگی است و در موفقیت‌های زندگی نقش ویژه­ایدارد. در این میان، جوانان که از خود شور و علاقه زیادی نشان می‌دهند،جایگاه ویژه­ای دارند. آنان مایلند از تأثیر فکر در حل مشکلات و مسائلپیچیده­ای که در برابرشان است، آگاه شوند و به عبارت دیگر، از کارآیی نیرویتفکر در تعیین مسیر و راهشان آگاهی یابند و یاری گیرند.

منظور ازتفکر، ارتباط دادن افکار با یکدیگر به منظور دست‌یابی به مفهوم کلی یاراه‌حلی برای یک مسئله است.[4] از نظر علامه طباطبایی(ره)، واژه فکر بهمعنای نوعی سیر و مرور بر معلومات موجود خاص در ذهن است تا شاید از مرور درآنها و در نظر گرفتن آن، نادانسته­هایی برای انسان کشف شود.[5]

تفکرخلاق می‌کوشد با بررسی راه­های گوناگون یک امر یا مسئله، بهترین راه رابرگزیند و درصدد یافتن راه­های بیشتری برای حل آن مسئله است. در تفکر خلاق،به هرچیزِ به ظاهر بی‌ارتباط نیز توجه می­شود و از یک قالب خاص خارجمی­گردد. یکی از ویژ­گی‌های جوانان، استقلال‌خواهی آنان است که اگر بهاستقلال فکری بینجامد و به درستی هدایت شود، به تفکر منطقی و صحیح که در حلمسائل و نوآوری نقش مؤثر دارد، منجر خواهد شد.

امام علی‌(ع) درسخنی حکیمانه، مردم را به ابتکار و نوآوری سفارش می­کند و می­فرماید: «عَلَیْکُمْ بِالدِّرایاتِ لا بِالرِّوایاتِ؛ شما را به درک و فهم عمیقسفارش می­کنم؛ نه به نقل از دیگران.» [6] این سخن، در حقیقت دعوت به تفکرعمیق و منطقی است که می­تواند مفاهیم و اندیشه­های کاملاً جدید ایجاد کند واصلاحات درخشانی در نظام‌های موجود پدید آورد.

بيشه بازدید : 66 دوشنبه 23 مرداد 1391 نظرات (0)

امروز مسئله بزهكاری نوجوانان و جوانان به صورت یكی از حادترین مسائل اجتماعی جوامع مختلف درآمده است. پیدایش جوامع و ارتكاب جرم از آغاز با یكدیگر همراه بوده اند. زیرا از روزی كه افراد دور هم جمع شده و تشكیل جامعه داده اند جرم نیز با آنان همراه شده و گسترش یافته است. رسوخ بزهكاری در میان نوجوانان و جوانان كه سازندگان اجتماع فردا هستند و ریشه دار شدن آن موجب بیم و نگرانی بیشتری شده است.
اجتماعی را نمی توان یافت كه در آن جرم وجود نداشته باشد. «لاكاساین» می گوید: «بزهكاری یك میكروب اجتماعی است. این میكروب در محیطی كه آمادگی پروراندن تبهكار نداشته باشد بروز نكرده و جرمی اتفاق نمی افتد.» بررسی های مختلف نشان داده است كه محیط خانواده رابطه مستقیمی با بروز رفتار بزهكارانه و انحرافی دارد.بزهكاران اغلب دارای والدینی نامناسب و محیط خانوادگی متشنج و ازهم گسیخته هستند. این افراد اغلب در برابر والدین مقاومت می كند. به طور كلی این افراد كسانی هستند كه بالقوه نیروی بزهكارانه فراوانی در وجود خود دارند.اما اینكه این نیروها روزی به بالفعل تبدیل شوند بستگی به طرز رفتار والدین و سایر افراد خانواده و محیط اجتماعی كه در آن قرار می گیرند، دارد. وضع خانوادگی و محیط عاطفی عوامل بسیار مهمی در بروز بزهكاری است. وقتی كه در خانواده ای همبستگی بین افراد وجود نداشته باشد و فرد فاقد روابط عاطفی صحیح باشد، بروز رفتارهای بزهكارانه قابل پیش بینی است. از دیگر عوامل مهم در بروز رفتارهای بزهكارانه فقر و شرایط سخت زندگی است.
اختلافات والدین نیز آثار بسیار سویی در فرد بر جای می گذارد. در واقع ریشه رفتارهای بزهكارانه نوجوانان و جوانان را می توان در همین تنش های خانوادگی دانست. محرومیت از والدین نیز می تواند شرایطی را به وجود آورد كه زمینه مساعدی برای بروز بزهكاری باشد. از طرفی وجود والدین معتاد یا داشتن خواهر یا برادری كه رفتارهایی بزهكارانه دارد خطر افزایش بزهكاری را در اعضای جوان خانواده افزایش می دهد. این گونه خانواده ها مهارت های تربیتی لازم جهت فرزندپروری را ندارند، و خود زمینه ای برای بروز رفتارهای منحرف ایجاد می كنند.
بعد از خانواده مهم ترین محیط تربیتی مدرسه است كه در واقع یكی از مراكز مهم اجتماعی كردن فرد بعد از خانواده به شمار می آید. متاسفانه مدارس ما آموزش های ضروری از جمله آموزش مهارت های زندگی را به افراد نمی دهند، بنابراین جوانان توانایی های لازم را برای روبه رو شدن با مسائل زندگی ندارند. آموزش درس های بی محتوا كه نتیجه ای جز اتلاف وقت ندارند. جوان با این آموزش ها غیرمفید و با تحمل استرس های بسیار زیاد بعد از پیروزی بر غول كنكور وارد دانشگاه می شود. در محیط دانشگاه نیز همین آموزش های غیرضروری تكرار می شود و در نتیجه منجر به دلزدگی و سرخوردگی جوان پس از فارغ التحصیلی می شود و به دلیل عدم دستیابی به شغل و حرفه مناسب و دلخواه سبب فرار آنها از درس و كلاس، بیكاری، عقب ماندگی و كشیده شدن به كارهای كاذب و یا انحرافات مختلف می شود.
همان گونه كه می دانیم جوانی دوره بحران و زمان شورش است. تمایلات جنسی در این دوره افزایش می یابد و اگر تحریك یا منع شود، احتمالا به تمایلات شدیدتر منتهی می شود و گاه به انحراف جنسی می انجامد. از طرفی بحث تفریح و سرگرمی جوانان نیز مطرح است رسانه ها از جمله سینما، ویدئو و ماهواره تغییراتی را در ارزش ها ایجاد كرده اند. این تغییرات موجب عدم پذیرش رفتارهای جوانان توسط والدین می شود.
نظارت خانواده بر دوستان و محیط های انتخابی كه جوان در آنها رفت و آمد می كند می تواند در مواقعی كه فرد در معرض خطر قرار می گیرد كمك شایانی باشد. توجه داشته باشیم كه نظارت و كنترل با هم تفاوت بسیاری دارند، اگر فرد احساس كند كه توسط والدین كنترل می شود و مدام زیر ذره بین آنها قرار دارد، مقاومت خواهد كرد و مسائل و مشكلات خود را نزد آنان بیان نمی كند.
از طرفی در مدارس و دانشگاه ها نیز باید آموزش های مفیدی ارائه شود تا جوان دچار سردرگمی و سرخوردگی نشود. بحث اشتغال جوانان مسئله بسیار مهمی است. زیرا بیكاری منشاء مشكلات بسیاری از جمله مشكلات رفتاری و بزهكاری است كه در این زمینه دولت نیاز به برنامه ریزی های بلندمدت دارد.
وسایل ارتباط جمعی نیز در بروز بزهكاری از اهمیت ویژه ای برخوردارند در مورد امور جنسی و خشونت و پرخاشگری رسانه ها تاثیر زیادی بر جوانان دارند. نمایش فیلم های خشن و وحشیانه و صحنه های هیجان انگیز در افزایش كج روی ها تاثیر بسزایی دارند.
بحث قدیمی اوقات فراغت جوانان با وجود آنكه بارها به آن پرداخته شده است اما متاسفانه هنوز كاستی های چشمگیری ملاحظه می شود. جوانی كه نتواند هیجانات خویش را از راه سالم تخلیه كند به راه های ناسالم تخلیه هیجانی روی می آورد. یكی از این راه ها خلافكاری های مربوط به رانندگی است. جوان به دنبال جنب و جوش و فعالیت است و به دلیل نبودن محیط مناسب، عرصه خیابان ها و بزرگراه ها را مكانی برای رسیدن به این نیاز طبیعی خویش می یابد. سرعت و سبقت، مزاحمت برای عابران پیاده در كوچه و خیابان یا صف ایستادگان كنار خیابان، سوار كردن مسافر به قصد آزار و بسیاری از این موارد كه بارها و بارها شاهد آن بوده ایم.
توسعه امكانات در روستاها و شهرهای دورافتاده نیز به كاهش مهاجرت ها می انجامد. كاهش مهاجرت، كاهش حاشیه نشینی را به همراه خواهد داشت و بدین ترتیب از بروز جرم و جنایت پیشگیری خواهد شد.

بيشه بازدید : 135 دوشنبه 23 مرداد 1391 نظرات (0)

«کسی که صبح کند و در اندیشه اش، اهتمام به امور مسلمانان نباشد، مسلمان نیست.» (نهج الفصاحه، ص 604)

چنانچه انضباط اجتماعی را به حس وظیفه شناسی فرد نسبت به جامعه تلقی نماییم، بررسی آثار و پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی، یک ضرورت منطقی تلقی شده و جستجوی راه کارها و شیوه های عملی تحقق این پدیده، گام بعدی محسوب می شود. برخی از اندیشمندان، تعلیم و تربیت را بازتاب جامعه می دانند و بر این اساس معتقدند که هرگونه تغییری در فرهنگ و تربیت، باید برخاسته از تحولات اجتماعی باشد. عده ای دیگر، با خوشبینی واقع گرایانه ای، بر این باورند که میان جامعه و تعلیم و تربیت، تعامل روشنی وجود دارد و تحولات فرهنگی و اجتماعی لازم و ملزوم یکدیگرند.

 اگر بخواهیم رابطه این دو را دقیق تر توصیف کنیم، باید بپذیریم که تحولات فرهنگی و تربیتی یکی از اهداف چهارگانه تربیت است یکی از صاحب نظران فلسفه تعلیم و تربیت، مسئولیت پذیری مدنی را از محورهای عمده تربیت می داند و آن را شامل عناصر زیر تلقی می کند:

 1- نیاز به عدالت اجتماعی 2- فعالیت مؤثر اجتماعی 3- فهم و درک اجتماعی 4- داوری انتقادی 5- مدارا و سازگاری 6- استفاده از علم و دانش در امور اجتماعی 7- درک اصول حفاظت محیط زیست 8- از خودگذشتگی در راه حکومت مردم سالاری.

انضباط اجتماعی، آثار گسترده و بادوامی بر فرد و جامعه دارد. رهبر معظم انقلاب در یکی از پیام های خویش تحقق انضباط اجتماعی و وجدان کاری را لازمه یک جامعه موفق، سربلند و برخوردار از عزت و اقتدار تلقی کردند. این آثار در جنبه های فردی مشتمل بر پیوند وظیفه شناسی اجتماعی و صداقت و درستکاری، رشد قابلیت ها و در جنبه های اجتماعی، موجود همدلی با نسل های آینده، توسعه مشارکت های مدنی و بهبود مناسبات و پیوندهای مردمی می شود.

حال پرسش اساسی، این است که چگونه می توان جوانان را به انضباط اجتماعی علاقه مند ساخت؟

بيشه بازدید : 48 دوشنبه 16 مرداد 1391 نظرات (0)

جوانهاي ايران چه دختران و چه پسران عصر عجيب و سختي را پشت سر ميگذارند.

مهمترين ويژگي اين عصر جدالي است معنايي كه بين سنت و مدرنيسم در تمامي سطوح جريان دارد.

اين جدال و عصر بحراني واجد برخي از سوالهايي است كه اختلاف در پاسخ دادن به آنها و عدم فهم و يا اختلاف نظر ها بحران هاي متعددي را خصوصا در حوزه فكري و روحي در برابر جامعه جوان ايران گشوده است.

سوالهايي نظير اينكه من و ما كيستيم؟چه مذهبي داريم؟مذهب ماچيست؟ آينده چطور خواهد بود؟چه سرنوشتي در انتظار ماست؟ ايران چگونه بايد باشد؟ الگوي ما در روابط اجتماعي و خانوادگي چيست؟و دهها سوال ديگر ازين دست.

ما با پديده اي مواجه هستيم كه مي توانيم با اندكي تلقي طنز گونه آنرا شترمرغيسم زماني بناميم.

شترمرغ چه صفاتي را داراست؟ يك اينكه هم شتر است هم مرغ، هم بلند است هم ميدود هم تخم ميگذارد و هم هر دو اينها نيست.

اين دقيقا وضعيت بخش هاي بزرگي از جامعه ماست ، خصوصا در بخش هاي مذهبي جامعه ايران كنوني شديدا با اين بحران دست به گريبان هستيم.

زن و مرد هاي مذهبي كه هم مدرن هستند هم ميخواهند مذهبي باشند.

خانمهايي كه هم ميخواهند از امتياز عدم انجام امورات منزل برخوردار باشند مستند به اسلام و آموزه هاي آن و هم مي خواهند كه آزادي هاي بي حدو حصر داشته باشند ، مستند به وضعيت كنوني زنان دنيا.

آقاياني كه ميخواهند هم روابط باز اجتماعي داشته باشند هم ميخواهند از صفوف نماز جماعت و دعاي كميل بي بهره نمانند.

اين وضعيت يك دوگانگي شخصيتي و يك تحول اجتماعي عميق را در جامعه ايران هر روز به پيش مي برد و باعث ميشود در چند سال آينده صورت فرهنگي ايران كاملا متفاوت با آنچه ديروز و امروز مي بينيم باشد.

عدم توانايي نخبگان فرهنگي و فكري جامعه و حتي درگيري خود آنان به همين جدال سنت و مدرنيسم باعث ميشود تا سازگاري اين دو مقوله امكان پذير نباشد و يكي فداي ديگري و هر دو فداي خامي فكري و نسنجيدگي برداشت ها شود.

در واقع كسي نمي داند كه بالاخره وظيفه كانون هاي نظر ساز و ايده پرداز در برابر اين جدال پرهزينه سنت و مدرنيسم در شئون مختلف زندگي جوان ايراني چيست.

در اين ميان عرصه هايي چون زندگي خانوادگي ، مديريت و روابط اجتماعي ، نقش ها و مسئوليت هاي اجتماعي و...بيشترين آسيب را مي بينند.

تعريف نقش ها و آستين بالا زدن حوزه هاي نظر پردازي در اين باره و بكار گيري نهضت رمان نويسي در ايران ميتواند تا حدود بسيار زيادي ديالوگي سازگار ميان سنت و مدرنيسم را در جامعه ايراني بسط دهد.

اگر اين اتفاقات هرچه سريعتر بوقوع نپيوندد بايد منتظر يك انفجار مهيب اجتماعي باشيم.

منبع : http://bohran.blogfa.com

بيشه بازدید : 48 یکشنبه 15 مرداد 1391 نظرات (1)

واقعیت تلخ
فرض کنید در یک خانواده زندگی می کنید که چند فرزند دارد. خانواده ی شما کمی فقیر است و به هنگام غذا، هر چه قدر غذا در اختیار داشته باشد را در یک سینی می ریزد و جلوی همه ی بچه ها می گذارد. شما و برادرها و خواهرهایتان مجبور می شوید که از یک سینی مشترک غذا بخورید. اگر این طور بزرگ شده باشید، حتما می دانید که در این شرایط، "اگر سریع نخوری، گرسنه می مونی"! وقتی امکانات کم و تقاضا زیاد باشد،‌ دیگر فرصت این نیست که افراد رعایت حال همدیگر را بکنند. اگر هم کسی بخواهد رعایت حال دیگران را بکند، کلاهش پس معرکه است! اگر لحظه ای بایستید، دیس غذا خالی شده است. غذا خوردن یک مثال است. پرواضح است که هرگاه کمبود باشد، نمی توان توقع داشت فرهنگ افراد متعالی شود. ماشین زیاد و خیابان های کم فرهنگ رانندگی را خراب می کند، ارباب رجوع زیاد و کارمند کم فرهنگ برخورد با مشتری را خراب می کند، متقاضی کار زیاد و شغل خوب کم فرهنگ احترام به کارمند را خراب می کند و... البته بي فرهنگي منشاء هاي ديگر هم دارد كه در نوشته هاي بعدي به آن خواهيم پرداخت.
نکته ی بسیار مهم
اگر در کشوری مردم صف را رعایت می کنند، نباید فرض کرد که آن کشور و مردمانش"خوب" هستند. اگر آن ملت با اتکا به خود، شرایط خود را بالا برده است، ما از او قدردانی کرده و لقب های شایسته به او می دهیم. ولی چه بسا سالیان درازی برای رسیدن به این حالت مطلوب، دیگران را چپوال کرده باشد! و حال، چپاول شده ها در کشورهای خود در صف های بی نظم بر سر هم می کوبند، و چپاولگرها که جیب های خود را پر کرده اند، با متانت و نجابت، صف را رعایت می کنند!
به تاریخ معاصر استعمارگری در دنیا دقت کنید و بعد از آن "با فرهنگ ها" و "بی فرهنگ ها" در دنیای امروز را ارزیابی کنید. انگلیس و هند،‌ ایالات متحده و فیلیپین، فرانسه و الجزایر، اسپانیا و کلمبیا، بلژیک و کونگو، پزتغال و موزامبیک، آلمان و تانزانیا، هلند و اندونزی... این مثال ها را نمی زنم تا بی نظمی در صف های جهان سوم را توجیه کنم! من از رعایت نکردن نوبت در صف بیزارم. بلکه این نکات را برایتان می گویم، تا اگر فردا کسی در صف نوبت شما را رعایت نکرد، به یاد تاریخ معاصر دنیا نیز باشید!
خیلی ناراحت کننده است، وقتی که فردی از جهان سوم را می بینم، که بدون توجه به تاریخ، مردم "با فرهنگ" کشور چپاولگر را تمجید می کند. ویلهلم دوم (شاه گذشته ی آلمان) با تاسف می گوید: "آلمان استعمارگری خود را دیر شروع کرد. و لذا متاسفانه همه ی مکان های خوب را قبل از او گرفته بودند." آخر ما دردمان را به که بگوییم؟
مثال های نقض فراموش نشوند
هر استعمارگری امروزه "با فرهنگ" نیست. و نیز، هر کشور "بی فرهنگ" روزی طعمه ی استعمار نبوده است. استثنا نیز وجود دارد. هنگ کنگ روزی زیر سلطه انگلستان بوده است و ماکائو زیر سلطه ی پرتغال. همچنین یادم نمی آید روسیه را کسی استعمار کرده باشد، ولی سطح فرهنگ بالایی در این کشور دیده نمی شود. پس یادآور می شوم که نباید همه ی تقصیر را بر گردن تاریخ انداخت. باید تلاش کرد برای آبادانی. چه بی فرهنگی ما زاده ی چپاولی باشد که ما را کرده اند، چه زاده ی بی لیاقتی خودمان.

منبع : http://alef.ir

بيشه بازدید : 43 شنبه 14 مرداد 1391 نظرات (0)

فرهنگ دانشگاهي –رفتار دانشجويي يکي از مباحث فرهنگي مربوط به قشر دانشجو است .يعني  طيف وسيعي از  جوانان  جامعه ايراني را  دربر مي گيرد . در اين مبحث مادر ، بسياري ار مباحث مرتبط با قشر دانشجو قرار دارد . اگر حلقه بيروني را عنوان "فرهنگ دانشگاهي – رفتار دانشجويي " بناميم، در لايه هاي زيرين با مباحثي چون " فرهنگ "، "خرده فرهنگ "،"تمدن"، "توسعه"،"رصد فرهنگي"،"مهندسي فرهنگي"، " هويت "، "بحران "، "ارزشيابي" ،"توايدات فرهنگي" ،" فهم عصري" مواجه خواهيم بود.

          اين مقال، برآن است , با اشاره بر  لايه زيرين ، نقش هر کدام از مباحث مربوطه را ، در راستاي عنوان اصلي پيش برد .

         فرهنگ  : مجموعه  اي پيچيده ، از خصوصيات  احساسي فکري و غيرمادي که به عنوان شاخص جامعه و يا گروهي اجتماعي مطرح مي شود .(تعريف ارائه شده  توسط کميسيون فرهنگي  unesco1983 ) . 2-  فرهنگ عبارت است از  ارزش هايي که اعضاي  يک  گروه معين دارند. هنجارهايي که از آن پيروي  مي کنند  و کالاهاي مادي که توليد مي کنند . (جامعه شناسي ، گيدنز،1989  ). 3-فرهنگ را مي توان  " مجموعه اي از معاني  مشترک " تعريف کرد . اين معاني مشترک ، کل توليدات  مادي و غير مادي  را شامل مي شود  که نتيجه خلاقيت  انسان  در زمان ها  و مکان هاي  مختلف است .

         خرده فرهنگ  : به  گروهي کوچکتر  از يک جامعه تعلق دارد؛ که به فرهنگ بزرگتر جامعه  به خاطر پذيرش بسياري  از هنجارهاي  آن ، وابستگي دارد ؛ ولي از آنجا  که هر خرده  فرهنگي ، هنجارهاي  ويژه خودش را نيز دارا است از فرهنگ بزرگ تر  تمايز پيدا مي کند . ( درآمدي بر جامعه شناسي  ، بروس کوئن ، ترجمه  محسن  ثلاثي )

2-" فرهنگ هاي قومي ، قبيله اي  ، ناحيه اي  ، گروه هاي زباني  با اقليت هاي مذهبي  و نيز فرهنگ هاي  ويژه و فرعي  گروه هاي شغلي ، طبقات  ، قشرهاي  موجود در يک کشور  را خرده فرهنگ مي گوييم که البته  هر کدام  در عين داشتن  ويژگي هاي خاص خود  با فرهنگ  کلي جامعه  مباني  مشترکي دارند ."(منبع ناشناس)

        خرده فرهنگ هاي نامبرده ، در زمان و محيط مشترکي ، به نام  دانشگاه  ، اجتماع  مي يابند . پس مي توان گفت : يک از راه هاي  شناخت  فرهنگ  هر مرکز علمي  آشنايي دقيق با خرده  فرهنگها و هويت دانشجويان  آن مرکز علمي است .يعني به عناصر فرهنگي موجود دريک مرکز علمي  از پايين و بصورت " ميکرو "  نگاهي دوباره  انداختن.

        در صورت شناخت  فرهنگ  مسئولين  مراکز علمي ، مي توانند  با آگاهي  بيشتر  به برنامه ريزي فرهنگي ، اجتماعي  ،اقتصادي،ديني ورواني وغيره اقدام کنند .

        "امروزه  يکي از شاخصه هاي  کشورهاي  توسعه يافته را  نقش  نظام  آموزش عالي  در فرهنگ و تمدن سازي مي دانند" . (  نسخه شماره 1065 - 1386/08/26 www.ebtekarnews.com ( هر تمدن بشري ، در عصر تبادل  ارتباطات  فرهنگي ، براي پايداري  خود نيازمند "رصد فرهنگي"و  " مهندسي فرهنگي " است .

الگوي رصد  فرهنگي :

         اگر جامعه اي  به سمت تمدن سازي  حرکت نکند  ،  مهندسي ارتباطات فرهنگي  روي نمي دهد و نرم ،تمدن غربي  بر تمامي  قلمروهاي  فرهنگي و سياسي و اقتصادي  و ديني  تمدن خودي ،سيطره مي يابد .

        به يقين مي توان گفت امروزه حاکمان تمدن هاي غربي ، از راه هاي  ارتباطات فرهنگي  و مجاري  فرهنگ  سازي  بهره مي گيرند  تا به سه نتيجه  دست يابد .

1"-تاثيرگذاري  فرهنگي ؛

2-تاثير گذاري ماندگار ؛

3-تاثيرگذاري  تمدني ؛"(منبع ناشناس)

         نظام آموزش عالي  بايد بتواند  با  ايجاد  بستر  هاي موثر و کارآمد براي قدم گذاردن در وادي تمدن سازي ، حضور فعال  در پي ريزي مهندسي  ارتباطات  فرهنگي دنياي امروز ، شناخت  نيازهاي  پيراموني  خود  ،  فرهنگ سازي  و دست يابي  به توسعه  پايدار  و جامعه تسهيلاتي را جهت  غرق نشدن  در ساخت  روابط  موجود   تمدن غربي  فراهم آورد .

        جهت نيل به مقصود  فوق، عناصر  انساني  چون اساتيد  ، دانشجويان ، روابط صميمانه و سازمان يافته  ميان دانشجويان  و اساتيد، شناخت خرده فرهنگ ها ي دانشگاهي ،هويت هاي دانشجويي و...  نقش اساسي دارند . 

        هويت دانشجويي در خرده  فرهنگ  هاي دانشگاهي و قرائت  غير رسمي  اين  پايگاه  اجتماعي  ، مولفه ها  و  ويژگي هاي  خاصي دارد  که با تصوير عامه  و تعريف   رسمي  از آن  متفاوت  است .  "مصداق عيني  و ساحت  ظهور  اين  هويت  در رفتار دانشجويي به خصوص در ارتباط  با وظايف دانشجويي خود را نشان  مي دهد.") نسخه شماره 1110 - 1386/10/23 (www.ebtekarnews.com

        در تعريف هويت و بحران  هويت دانشجويي مي توان گفت : " هويت عبارت است  مجموعه  ويژگي هايي که تعلق  فرد را به يک  مکان  محکم مي کند  و نظام  ارزش هاي  او را  مشرو عيت  مي بخشد ، زيرا سلامت  شخصيت  در گرو سازگاري  آدمي با محيط اجتماعي  پيرامونش و تفسيري متوازن  و سازگار  از خود ، جامعه و ارزش هاست  و هنگامي  که در اين فرايند  خللي پديدار  شود ، پيامد هاي ويرانگري  را مي آفريند  که مي توان  آن را " بحران هويت " ناميد .(سيد حسين سيد  موسوي – استاد دانشگاه و مدير فرهنگي دانشگاه فردوسي مشهد – رونامه قدس- ششم ارديبهشت هزاروسيصدو هشتاد و پنج)

         چگونگي  هويت دانشجويي  در جامعه امروز ،  به تعداد اندکي  از آنها  محدود نمي شود  بلکه  به صورت بحران  هويت  ظاهر مي شود .(منبع ناشناس) در اين بحران ،  افکار عمومي  ، عدم زير ساخت هاي   فرهنگي و اجتماعي  ، سير تکاملي  هر يک  از زمينه هاي   نام برده   از خانه  تا مدرسه ، معرفي  نکردن الگو هاي  مناسب  رفتاري ، ارزشيابي  آموزشي ،  چگونگي برخورد فرهنگي  آنان  با رسانه ها ، انبوه  اطلاعات  و ارزش هاي وارداتي  و... در خلق  و اشاعه  چنين  رفتارهايي بسيار  موثر است .

        ناگفته نماند ؛" بي توجهي  به ارزش ها  را مي توان  نوعي  آسيب تلقي  خواند ،بدين معنا که گروهي از دانشجويان نتوانسته اند  در زمينه   ارزشها  به عناصر  هويتي  خود انسجام  داده  و آن  را به عنوان  معياري  براي احراز  هويت  در لايه هاي  دروني  شخصيت   خود  جا بيندازد ."(دکتر اميليا نرسيسيان – نشست تلويزيوني (شب هاي روشن )-پانزدهم ارديبهشت سال1387)

 از عوامل نام برده به وضعيت  ارزشيابي  آموزشي  کشور اشاره مي شود.

        "ارزشيابي آموزشي در کشور ما  ، اساسا بر پايه  سنجش هوش ذهني و حافظه نظري  بنا شده  است  و يادگيري را نه تغييرو نه رصدي در رفتار  که در  حفظ اطلاعات  و اشاعه  آن ،معنا  مي کند . به عبارتي ديگر  قدرت حافظه  افراد  در سيستم  آموزشي  ما ارزشيابي  مي شود ، نه توانمندي هاي عملي  آنها  در زمينه هاي گوناگون  .لذا  در اينجا  تنها محفوظات اشخاص  به کار مي آيد  و کسي  که بتواند  ظرفيت  داده هاي  اطلاعاتي  خود را افزايش  دهد، در امتحان  و آزمون  و ارزشيابي  مختلف آموزشي  پيروز مي شود .محصول چنين سيستم  آموزشي  يک سري  فارغ التحصيلاني  است  که  با  انبوهي  از اطلاعات  ذهني  تلنبار  شده  و بي فايده  وارد محيط  کاري مي شوند ، بدون  اين که  از مهارت  و توانمندي هاي  لازم  در حرفه خويش برخوردار باشند ") نسخه شماره 1110 - 1386/10/23 (www.ebtekarnews.com

         "از سوي ديگر  کهنگي  برخي از  مواد  درسي و عدم تناسب  و ارتباط منطقي آنان  با نيازهاي  دانشجو و جامعه ، کتاب و درس را به محتوايي غير کاربردي بدل مي کند در نتيجه  دانشجو  ميلي  به ايجاد  ارتباط عملي  ميان  تئوريهاي درسي و نيازهاي  عملي جامعه ندارد ، در نهايت  اين که فضاي ، محققانه و عملياتي  نيست." در اين ميان" آنچه ميان  آنچه  بيش از  همه مستلزم  توجه و اصلاح و بازنگري  است .شيوه  ارزشيابي آموزشي و تغيير آن به سوي  سنجش توان  مندي هاي  علمي و ادراک  محققانه   است ." ) نسخه شماره 1110 - 1386/10/23 (www.ebtekarnews.com ,(www.isna.ir)

                  در يک نگاه کلي ,  اگر روش  ارزشيابي ، بررسي و سنجش مداوم  توانائيها  و مهارت  هاي دانشجو باشد . در دراز مدت  شاهد  توليدات  فرهنگي خواهيم بود ." توليدات  فرهنگي  عبارت است  از توليد اجتماعي  حس ، معنا  و يا آگاهي  و توليد  صنعتي  کالاهاي  فرهنگي  دانشجويان ". (شهناز اسديان- جزوه آموزشي ،اطلاع رساني و تبليغات –واحد 47 علمي کاربردي- 1387- پودمان5 امورفرهنگي) دانشجو به عنوان يکي  از فاعلان فرهنگي؛ مي تواند نقش بسزايي  در رصد  و توليد  برنامه هاي  فرهنگي –اجتماعي داشته باشد. در اين زمينه  اساتيد و روابط آنها با دانشجويان  و  تشکل هاي  دانشجويي ساختارمند و سازمان يافته  مي تواند موجب ساماندهي دانشگاه ها بر اساس ساختار اجتماعي و فرهنگي جامعه  شوند  تا دانشجويان  قدرت پاسخ گويي  به نياز هاي سياسي ، اقتصادي ، فرهنگي و اجتماعي  جامعه رااداشته باشند .پس اگر دانشجو،به ضرورت ها و اقتضائات  برآمده  از جامعه ملي  و اسلامي و جامعه جهاني خود  آگاه شود ، با ورود به دانشگاه و با مواجهه با فرايند اجتماعي شدن ثانويه ، دچار" تضاد  فرهنگي  نخواهد شد .چون  خود و عناصر  فرهنگ  خود را مي شناسد"(دکتر اميليا نرسيسيان – نشست تلويزيوني (شب هاي روشن )-پانزدهم ارديبهشت سال جاري00:35) و متناسب  با  خرده فرهنگهاي قومي ،بومي ، ديني ، فرهنگي و... خود ، به خود هويت  مي بخشد .

        آن زمان ؛به يقين مي توان گفت دانشجويان  و اساتيد  درميدان مراکز عالي  مجهر به" فهم عصري" . (  نسخه شماره 1065 - 1386/08/26 www.ebtekarnews.com (  هستند  به اين معنا که از يک سو  اطلاعات و محفوظات  ذهني بالايي دارند  و از سوي يگر  قدرت تشخيص  و توان تحليل  درست  مسائل  گوناگون  عصر خود را دارند، از "حساسيت  اجتماعي". (  نسخه شماره 1065 - 1386/08/26 www.ebtekarnews.com ) برخوردار هستند  ودانشجويان توانسته اند اصالت دانشجويي خود را  معاصرت ببخشند .چنين عوامل انساني ، پرورش  و آموزش ديده ، مي توانند تمدن ساز و توسعه دهنده  فرهنگ خودي باشند.

منبع :http://www.ido.ir/a.aspx?a=1388091701

بيشه بازدید : 56 شنبه 31 تیر 1391 نظرات (0)

فرهنگ در معنای کلی آن، به "شیوه ی زندگی افراد یک جامعه" تعبیر می شود. این شیوه ی زندگی، در چارچوب نظام های معنا-بخشی مطالعه می شود که رفتارها، اندیشه و احساسات افراد جامعه را شکل و سمت و سو می بخشد، و مشتمل است بر زبان، ارزش ها، نگرش ها، هنجارها و تکنولوژی به عنوان عناصر اصلی تشکیل دهنده ی فرهنگ با بعد مادی و غیر مادی آن. ساختار فرهنگی ایران با توجه به تنوع تاریخی قومی، زبانی، مذهبی و ایدئولوژیکی که در مورد افراد این جامعه سراغ داریم ساختاری با خصلت " تکثرگرایی" و "چندفرهنگی گرایی-" است. فرهنگ ایرانی متشکل از خرده فرهنگ های متعدد و متنوعی است. به همه ی این ها باید تفاوت های فرهنگی" میان نسلی" را نیز افزود چرا که "خرده فرهنگ" جوانان ما - که بنا به معیارهای کمی، سهم قابل توجهی از جمعیت این کشور را تشکیل می دهند - در واقع، فرهنگی در دل فرهنگ کلی جامعه است که ارزش ها و هنجارها و رویه ها و رفتارهای خاص خود را دنبال می کند. برای درک الگوها و ارزش ها و آرمان های خرده فرهنگ جوانان امروز ما، می بایستی ایشان را موضوع مطالعات جامعه شناختی و فرهنگی قرار داد.

الگوهای فرهنگی که امروز در میان جوانان ما وجود دارد چه نوع الگویی است و چه ویژگی هایی دارد؟ برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید شناختی از اصطلاح الگوی فرهنگی به دست داد. الگوهای فرهنگی، در مقایسه با عادات اجتماعی که در هر جامعه ریشه دارتر هستند، گذرا و مقطعی تلقی می شوند، همیشه و همواره مثبت و مفید به حساب نمی آیند و ممکن است در بین کلیه ی افراد جامعه عمومیت یا مطلوبیت نداشته باشند یعنی به اصطلاح همه-گیر نشوند. برخی اوقات، ممکن است دولت ها تلاش کنند که الگوی فرهنگی خاصی را رواج دهند مثلاً در خصوص آرایش مو یا نوع پوششی که برای جوانان مطلوب تلقی می کنند، یا گروه های مذهبی خاصی ممکن است الگوی فرهنگی خاصی را مطابق با صلاحدید خود ترویج کنند که در بازه های زمانی خاصی مورد استقبال قرار بگیرند یا در بلندمدت با طرد از سوی افراد هدف مواجه شوند.

الگوی فرهنگی جاری و حاضر در مورد جوانان ما به نظرم متاثر از خاستگاه ملی آن که معرف تنوع و چندفرهنگی گرایی گسترده و دیرین است، همان الگوی تکثرگرا و تنوع گرا است که از تغییرات ارزشی شتابنده در دنیای معاصر استقبال می کند. جوانان ما، گذشته از این که در پیشینه ی فرهنگی اجتماعی متنوعی که ویژگی ساختارفرهنگی ایرانی است رشد می کنند، امروزه در نتیجه ی گسترش وسایل ارتباط جمعی و ارتباطات در سطح جهانی در معرض ارزش ها و آشنایی با الگوهای فرهنگی بسیار متنوعی نیز قرار می گیرند که به اندیشه، احساسات، و رفتارهای شان شکل متنوعی می دهد. به عبارتی می توان گفت که "گروه های مرجع" ایشان یا به عبارت جامعه شناختی آن "هنجارفرست ها"ی ایشان، بسیار متکثر شده است. ایشان، امروزه، هم از تاریخ و فرهنگ ریشه دار ایران تغذیه می شوند، و هم از پویایی و تحولات فرهنگ جهانی بهره می برند. این امر باعث می شود آن همشکلی و همرنگی یا به عبارتی، یکدستی، که در دهه های قبل مشاهده می شد- یعنی زمانی که مثلا دسترسی به رسانه های جمعی اینقدر فراگیر نبود و افراد تا این حد در معرض مواجهه با سبک های زندگی متنوع در سطح جهانی نبودند- دیگر در میان نسل جوان امروز ملاحظه نشود. جوان ایرانی امروز، نه "کپی برابر اصل"ی از پدر خود است، نه الزاماً کپی همسایه ی خود، نه هم کیش خود، نه هم مذهب خود، و نه حتی رونوشتی از افراد هم- نسل خود! هنگامی که بخواهیم سنخ شناسی از جوانان ایرانی به دست دهیم با مشکلات بسیاری مواجه می شویم.

زیر-مجموعه هایی که جوان ایرانی امروز را نمایندگی می کند، از تنوع فراوانی برخوردار است: جوان ایرانی، هم اهل علم است هم اهل ایمان، هم مذهبی است، هم سست- ایمان، هم سنتی است، هم متجدد، هم روشنفکر است، هم واپس گرا، هم سیاسی است، هم از سیاست گریزان، هم مشارکت جو و مسئولیت پذیر است، هم آسان گیر و متساهل، همانقدر عاشق پیشه است که عاقل و عاقبت اندیش، هم دائیه های قومی و ملی دارد، هم مهاجرت-جو و پذیرای فرهنگهای دیگر است. جوان ایرانی همانقدر جنگاور است، که مسالمت پیشه، متفکر است، که هنرمند ، که سخنور، که جوینده ی دانش، که مرد بازار و معامله، که سیاستمدار، که فعال سیاسی و اجتماعی و همانقدر مردان را نمایندگی می کند که زنان را. جوان ایرانی در ماه رمضان روزه می گیرد و در فصل عزاداری در مراسم باشکوهی که خود برپا می کند حضور فعال دارد در عین این که سبک خاص خود را در برگزاری همین مراسم بدعت می گذارد، پوشش و آرایش موی او نمایانگر جوان پایبند مراسم مذهبی سنتی آنچنانکه پدران او می شناختند یا شناخته می شدند نیست، او روایت "خاص خود" را از پایبندی اش به مذهب دارد!

به نظر شما تحولات اقتصادی اجتماعی در سطح جامعه چگونه بر رفتارهای جوانان تاثیر گذاشته است؟ بی شک تحولات در سطح نهاد های خاص در جامعه ی ما نیز بر روند تحولات خرده فرهنگ جوانان ما تاثیر می گذارد، مثلا تحولات قابل توجهی که ملت ایران در سطح نهادهای سیاسی، اقتصادی، و دینی تجربه و مشاهده کرده است، خواهی نخواهی بر روند گرایشات و رویه های رفتاری و جهان بینی و مسیر زندگی ای که ایشان برای خود ترسیم می کنند تاثیر می گذارد. جوان امروز منتظر تصمیم گیری دیگران برای خود نمی ماند، عملکردش مستقل تر از نسل های قبل به نظر می رسد، و به راحتی تن به دستورالعمل ها و تعیین تکلیف هایی که به او تحمیل بشود نمی دهد. از گذشته درس می گیرد و جسارت این را دارد که برای آیندگان تعیین تکلیف کند.

ویژگی بارزی که بتوان گفت جوانان امروز ایران را از نسل های قبل متمایز می کند کدام است؟ شاید مهمترین ویژگی قابل ذکر با توجه به آنچه گفتم، در خصوص جوانان ایرانی که در رفتار های اجتماعی فرهنگی و سیاسی ایشان بروز و تجلی پیدا می کند، این است که جوان ایرانی، و رفتارهایش، دیگر مانند قبل "پیش بینی- پذیر" نیست. این به نظرم معضلی است که سیاستگذاران یا مسئولین جامعه ی امروز با آن دست به گریبان اند. به ویژه زمانی که با نسل سومی ها، نسل چهارمی ها و .. سروکار پیدا می کنند. نسل جوان امروز، در جامعه ای هوشمند تر و مطلع تر پا به عرصه ی اجتماع می گذارد، امکانات آموزشی و تحصیلی فراوان تر است، دسترسی به منابع کسب اخبار، و علم و آگاهی وسیع تر شده است، و در نتیجه، سطح توقعات و انتظارات شان بالاتر است و با هوشمندی بیشتری وقایع و جریانات جاری در جامعه را نظاره می کنند. افق دید جوانان امروز وسیع تر شده است. جوان امروز مرزها را در می نوردد، نگاهی به عرصه ی چشمگیر فعالیت و حضور جوانان در سطح رسانه های غیر رسمی گویای این حدت و شدت و پویایی اندیشه و تعامل گرایی و مشارکت طلبی جوانان امروز ماست. فضای مجازی امروز با تکیه بر تکنولوژی پیشرفته ی رسانه های مدرن، که فضای عمل جوانان را گسترش داده است به خوراک مطالعاتی و تحقیقاتی جامعه شناسان، و علمای مطالعات فرهنگی و مطالعات جوانان ایران تبدیل شده است، در جهت کسب شناخت در زمینه ی روحیات و تجربیات و آرمان های نوپدید نسل جوان امروز ایران. چنین فضای پویای رسانه ای را در کمتر جامعه ای در منطقه یا در سطح آسیا سراغ دارم.

منبع : روزنامه شرق / 89/11/06

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 30
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 151
  • بازدید ماه : 166
  • بازدید سال : 322
  • بازدید کلی : 11,925
  • کدهای اختصاصی