loading...
افق (آينده ايران..)
بيشه بازدید : 41 دوشنبه 30 مرداد 1391 نظرات (0)

مارتین سلیگمن روان‌شناس معروف و استاد دانشگاه پنسیوانیا، اشاره می‌کند که علم روانشناسی در طول قرن بیستم عمدتاً به اختلالات روانی از جمله اضطراب، افسردگی، یأس و ناامیدی توجه کرد و از توجه به عواطف مثبت انسان غافل شد. بنظر او انسان دارای نیمه مثبت و نیم? منفی است و اکنون هنگام آن است که به جنبه‌های مثبت وجود انسان توجه شود و علاوه بر آسیب‌پذیری‌ها به توانمندی‌ها و استعدادهای انسان نیز توجه شود. در محور این نیمه مثبت، امید به آینده قرار دارد.

 

آدمی نیازمند امید به آینده است.

 

 از این رو باید روزنه‌های امید را کشف کرد و به انسان نشان داد. به این منظور سلیگمن رو به مذهب می‌آورد و برای نخستین بار باب فضائل را در علم روانشناسی می‌گشاید. او به جدال روان‌شناسی و دین در طول قرن بیستم خاتمه می‌دهد و این دو را در کنار هم و بعنوان یار و یاور هم و در خدمت انسان قرار می‌دهد. او راز شاد زیستن را در رضایت از گذشته و امید به آینده می‌داند. در این مقاله تلاش شده است بابی برای امید به آینده بر مبنای قرآن کریم گشوده شود.

 

یکی از مهمترین نیازهای روانی انسان امید به آینده است. ادام? زندگی منوط به امید به آینده است. امید به آینده به انسان انگیزه، شادابی و نشاط می‌دهد. امید واقعی با خیال‌پردازی‌های واهی متفاوت است. خوش خیالی‌های غیر واقع بینانه، موجب خسران و پشیمانی می‌شوند.

 

امید به آینده، با فلسفه زندگی رابطه دارد. کسانی که فلسف? زندگی خود را بر مبنابی پوچگرائی قرار می‌دهند، ناامیدی را به دیگران القا می‌کنند. فلسفه‌های ساخت ذهن بشر، زایند? ذهن محدودی هستند که بدون آگاهی از آینده، امید یا ناامیدی را القا می‌کند. این ادیان الهی هستند که می‌توانند نوید بخش امید به آینده در سایه ایمان، پرهیزکاری و عمل صالح باشند. تنها آفریننده از آینده خبر دارد و تنها اوست که می‌تواند به مؤمنان بشارت امید به آینده و به کافران انذار دهد. بنابراین امید به آینده به مشیت الهی مربوط می‌شود. مشیت الهی بر این قرار گرفته است که کسانی که در مسیر الهی قرار دارند، پیروزی و رستگاری را امید داشته باشند اما دیگر نمی‌تواند نوید بخش امید به آینده باشد. زیرا لذت پرستی در نهایت به پوچی منجر می‌شود انسان با ناگزیر باید لذت‌های مادی را رها کند.

بيشه بازدید : 34 پنجشنبه 19 مرداد 1391 نظرات (0)
سند چشم انداز 20 ساله ایران می گوید، ایران اسلامی در افق 1404 کشوری است که در زمینه علم و فناوری و اقتصاد در منطقه آسیای جنوب غربی دارای رتبه اول خواهد بود.برای بسیاری از مردم این سوال مطرح است که اصولا چنین سند یا برنامه های درازمدتی بر چه اساسی نوشته و تدوین می شود؟ در ایران اسناد دیگری مانند برنامه های 5 ساله تدوین شده یا نقشه جامع علمی کشور در حال تدوین است. این اسناد چگونه افق آینده را برای کشور ترسیم می کند و چه ضمانت های اجرایی برای تحقق آن ها در ایران وجود دارد؟

برای پاسخ به این سوال باید به مفهوم مهمی به نام آینده نگری بپردازیم.

آینده نگری:
برخی فکر می کنند آینده نگری به معنی غیب گویی است و با چنین برداشتی افراد آینده نگر و نتایج فعالیت آ ن ها را مورد تمسخر قرار می دهند. در حالی که آینده نگری یعنی پیش از آن که رویدادی به وقوع بپیوندد یا سناریویی به واقعیت تبدیل شود، به آن واکنش نشان دهیم؛ یعنی «واکنش» پیش از وقوع رویداد، به عبارت دیگر آینده نگری یعنی واکنش به رویدادها پیش از واقعیت یافتن آن ها.

آینده نگری تلاشی سیستماتیک برای بررسی درازمدت آینده علم، فناوری، اقتصاد، محیط و جامعه به منظور شناسایی پدیده های نوظهور و حوزه های زیربنایی تحقیقات استراتژیک است که بیشترین منافع اقتصادی و اجتماعی را در برداشته باشد. بنابراین در جهان امروز، آینده پژوهی و آینده نگری یک ضرورت است. پیش بینی می شود که در هزاره سوم، زمینه برای مطالعات آینده پژوهانه افزایش یابد.

پیشینه آینده نگری در جهان:
آینده نگری اولین بار به دلیل یک ضرورت نظامی در سال 1948 در موسسه « راند» در آمریکا مطرح شد. عمده این مطالعات بر مبنای پیش بینی بود که سعی در شناخت وقایع احتمالی جنگ داشت و بعدها در مسائل غیر نظامی و اقتصادی نیز به کار رفت. از دهه 80 به بعد، مفهوم آینده نگری در سیاست گذاری جای گرفت.

برای نخستین بار، ژاپنی ها در دهه 80 از آینده نگاری به عنوان ابزار سیاست گذاری استفاده کردند. چندین دهه است که در سازمان های دولتی و خصوصی، برنامه های آینده نگاری در مقیاس های بخشی، منطقه ای و ملی و در حوزه های مختلف علم، فناوری، فرهنگ، محیط زیست و غیره اجرا می شود، ولی در سال های اخیر زمینه و چشم انداز این برنامه ها بر حوزه علم و فناوری تمرکز داشته و اکنون آینده نگاری علم و فناوری ابزار تصمیم گیری دولتی در محیط سیاست علم و فناوری است.

بيشه بازدید : 48 پنجشنبه 29 تیر 1391 نظرات (0)

امید برای هر کسی خوب و مطلوب است امّا برای جوان، مطلوب تر و لازم تر؛ چرا که جوانِ بدون انگیزه و نشاط و امید مثل جسد بدون روح است. امید همانند روح در بدن جوان است.

1) توکل به خداوند: جوانی که در همه کارها عامل اصلی را خداوند بداند و بفهمد که او اگر بخواهد هر کاری شدنی است، آن گاه دیگر دل به عامل های دیگر نمی بندد و امید در او تقویت می شود ؛ چرا که خداوند، منبع قدرت بی نهایت است و دوستان خویش را تنها نخواهد گذاشت. لذا با توکل به پروردگار، در هر کاری امید به موفقیّت در آن کار، افزایش پیدا می کند. و این توکل، شاخص مهمّی در تقویت امید است.

2) گرایش به معنویت: همواره انسان ها در جامعه مشاهده می کنند که افرادی که گرایش به معنویت دارند و به یاد خدا و معاد هستند، آنها بیشتر امید به کارها و امید به آینده خود دارند.

جوانانی که به پوچی و بی هدفی می رسند، کسانی اند که اصلاً به یاد خداوند نیستند و به معنویات توجهی ندارند لذا پس از مدّتی بی انگیزه و پریشان و ناامید می شوند و در نتیجه، دیگر زندگی و پیشرفت خود را غیرممکن و یا پوچ و بی ارزش می شمارند. بنابر برخی پژوهش های روان شناسی معاصر، یکی از عوامل مؤثری که در افزایش امید، نقش زیادی دارد، همین گرایش به معنویات و یاد خداست؛ چرا که با یاد خدا دل ها آرام و امیدوار می شود. اصولاً پذیرش حضور خداوند در زندگی، موجب پایبندی به اخلاق و وجدان است.

3) اعتماد به نفس: افرادی که در کارهای خود اعتماد به نفس دارند و خودباورند، اینها از امید بیشتری بهره مندند. اعتماد به نفس یعنی انسان با تکیه بر اراده خود کارهای خویش را انجام بدهد. رابطه اعتماد به نفس و امید، رابطه ای دوسویه است ؛ یعنی از یک طرف اعتماد به نفس در افزایش امید مؤثر است و از طرف دیگر، امید زیاد داشتن، سبب اعتماد به نفس بیشتر می گردد.

4) محیط و خانواده: خانواده و محیط پیرامون، اگر از محیط های سالم و با نشاط و برخوردار از امید باشد، طبعا این امید و انگیزه، به جوان هم سرایت می کند. نقش خانواده و محیط را در شخصیت جوان نمی توان نادیده گرفت و درصد بالایی از تأثیر را همین محیط و خانواده در شکل گیری امید و افزایش آن دارد.

5) پرهیز از زشتی ها: یکی از کارهایی که باعث ناامیدی، نا آرامی و بی هدفی در زندگی می شود، گناه کردن است، مخصوصا وقتی که شخص، اصرار بر گناه داشته باشد و زیاد مرتکب گناه شود، که این، باعث تیرگی دل و ناامیدی تدریجی می شود ؛ زیرا احساس می کند تمام راه ها را بر روی خود بسته و دیگر راهی برای نجات ندارد. لذا یکی از مهم ترین عواملی که موجب می شود ریشه ناامیدی در انسان خشک شود، گناه نکردن است. پس مرتکب گناه نشدن، عامل مهمی در افزایش امید و آرامش یافتنِ وجدان و نشاط زندگی است. پایه و اساس هر کاری امید است و اگر این امید و انگیزه در کار نباشد، هیچ کسی شروع به فعالیت و کار نمی کند.

در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است که: «امید، رحمت خدا برای امت من است. اگر امید نبود، مادری فرزند خود را شیر نمی داد و کسی درختی نمی کاشت».

از این حدیث، استفاده می شود که امید، منشأ هر پویایی و پیشرفتی در زندگی انسان است. امید را باید عنایتی و رحمتی از ناحیه خدا دانست ؛ نعمت بزرگی که خوش بختانه در میان امّت اسلامی، ظهور بیشتری دارد.

برگرفته از :http://www.hawzah.net

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 105
  • بازدید ماه : 120
  • بازدید سال : 276
  • بازدید کلی : 11,879
  • کدهای اختصاصی