1- تعداد دانشگاههای علوم انسانی و تعداد دانشجویان و هیأت علمی
امروزه با توجه به هزینه مادی کم راهاندازی واحدهای دانشگاهی علوم انسانی، شاید انواع آنها از دولتی و آزاد گرفته تا پیام نور و غیرانتفاعی به قریب 200 واحد بالغ شود. همچنین بر اساس برآوردها، حدود یک میلیون و هشتصد هزار دانشجوی علوم انسانی و یکصدهزار عضو هیأت علمی و مربی در این رشتهها فعالند.
2- موقعیت علوم انسانی نسبت به سایر رشتهها (فنی و طبیعی)
بررسی جایگاه علوم انسانی در نظام ارزشگذاری و سیستم آموزشی ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. آنان که در سیستم آموزشی ایران تحصیل کردهاند، سپس سیستم آموزش عالی یکی از کشورهای پیشرفته را نیز آزمودهاند، به خوبی درمییابند که از مهمترین وجوه تمایز بین دو سیستم، تفاوت جایگاه و ارزش علوم انسانی است. البته بیتوجهی به علوم انسانی در ایران پدیده نوینی نیست و متعلق به دهههای اخیر هم نیست و بسیاری منشا اصلی مشکلات و ضعف اساسی کشورمان را در همین نقطه ارزیابی میکنند.
3- عدم بروز و ظهور آثار علوم انسانی
از آنجا که محصولات علوم انسانی بر خلاف پزشکی و مهندسی مادی و دیدنی نیست، طبعاً ظهور بسیار کمتری در جامعه دارد. البته کوتاهی در ارائه این علوم در قالبهای مخاطب پسند و نیز درگیر کردن جامعه با آن نیز این نقیصه را تشدید کرده است.
از سوی دیگر در حالی که رهبر انقلاب بر لزوم راهاندازی کرسیهای نظریهپردازی تأکید کردهاند، با گذشت چندین سال و به رغم انجام شدن فعالیتها و پژوهشهای مختلف در کشور، این تلاشها ظهور چندانی در جامعه نیافته است. علت آن است که اطلاعرسانی مناسب از اینگونه پژوهشها در جامعه نشده و از سوی دیگر، این موارد، در کنار هم ارائه نشده و به صورت جزیرههای جداگانه درآمده است.
با این حساب، متأسفانه جایی برای جمعآوری نتایج تحقیقات مختلف یا دست کم خلاصه و اشارهای به آنها وجود ندارد که همین امر از یکسو باعث برداشت عدم انسجام علوم انسانی در کشور شده است. از سوی دیگر، حضور یک میلیون و هشتصدهزار دانشجوی علوم انسانی و بیش از چهار میلیون فارغالتحصیل و یکصدهزار عضو هیأت علمی و مربی این رشته، موجب شده است تا علوم انسانی به مهمترین دانش در عرصه اجتماع در مقایسه با رشتههای فنی و علوم طبیعی تبدیل شود. اما با وجود این ظرفیت، خدمات مناسب اطلاعرسانی در رشتههای علوم انسانی در کشور ما انجام نمیشود و همین امر باعث شده حق این بخش عظیم از دانشها و پژوهشهای انجام شده در کشور ادا نشود و علوم انسانی از رسیدن به جایگاه رفیع و مطلوب خود باز بماند.
4- مشکلات دیگر
البته مشکلات دیگری چون خلا محتوی در علوم انسانی، عدم توفیق کافی در بومیسازی، عدم جذب امکانات متناسب، عدم تأثیرگذاری شایسته بر مدیریتها، عدم چهرهسازی از اساتید علوم انسانی، فقدان انگیزه کافی در دانشجویان و متخصصین علوم انسانی و ضعف ارتباطی با سایر رسانهها از موارد دیگری است که هریک قابل تشریح است و اکنون حوزه علوم انسانی از این مشکلات رنج میبرد. با این وجود در کنار اقدامات دیگر، مواردی چون راهاندازی پرتال جامع میتواند ضمن حل برخی مشکلات، دست کم محملی برای طرح چنین مواردی باشد تا با کمک عوامل دیگر، در جهت رشد و ارتقای جایگاه علوم انسانی در کشور گام برداریم.
ج) بیانات مهم رهبر انقلاب و نقش پژوهشگاه
با بیانات اخیر رهبر انقلاب در جمع اساتید دانشگاهها و تأکید بر لزوم بومیسازی علوم انسانی، مباحث مختلفی از نگاههای گوناگون در جامعه در گرفت. رهبر انقلاب در این بیانات با اشاره به جمعیت حدوداً دو میلیونی دانشجویان علوم انسانی، صرف تعلیم ترجمه علوم انسانی برآمده از کشورهای غربی در کشور بدون بومی کردن آن را نگران کننده خواندند.
"طبق آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعهى عظیم دانشجوئى کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوى دولتى و آزاد و پیام نور و بقیهى دانشگاههاى کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانىاند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند. ما در زمینهى علوم انسانى، کار بومى، تحقیقات اسلامى چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینههاى علوم انسانى مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزى که معتقد به جهانبینى اسلامى باشد و بخواهد جامعهشناسى یا روانشناسى یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو براى این رشتهها میگیریم؟ این نگران کننده است. بسیارى از مباحث علوم انسانى، مبتنى بر فلسفههائى هستند که مبنایش مادیگرى است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوى به انسان و جهان است.
خوب، این علوم انسانى را ترجمه کنیم، آنچه را که غربىها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بىاعتقادى به مبانى الهى و اسلامى و ارزشهاى خودمان را در قالبهاى درسى به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلى مطلوبى نیست. این از جملهى چیزهائى است که بایستى مورد توجه قرار بگیرد؛ هم در مجموعههاى دولتى مثل وزارت علوم، هم در شوراى عالى انقلاب فرهنگى، هم در هر مرکز تصمیمگیرى که در اینجا وجود دارد؛ اعم از خود دانشگاهها و بیرون دانشگاهها. به هر حال نکتهى بسیار مهمى است."
منبع : http://www.ensani.ir/fa/content/652/default.aspx