loading...
افق (آينده ايران..)
بيشه بازدید : 56 دوشنبه 10 مهر 1391 نظرات (0)

(وَأَمّا ما سَأَلْتَ عَنْهُ مِنْ أَمْرِ الْوَقْفِ عَلى ناحِيَتِنا وَما يَجْعَلُ لَنا ثُمَّ يَحْتاجُ إِلَيْهِ صاحِبُهُ، فَكُلُّ ما لَمْ يُسَلَّمْ فَصاحِبُهُ فيهِ بِالْخِيارِ، وَكُلُّ ما سُلِّمَ فَلا خِيارَ فيهِ لِصاحِبِهِ، إِحْتاجَ إِلَيْهِ صاحِبُهُ أَوْ لَمْ يَحْتَجْ)


(
كمال الدين، ج2، ص520، ح49 ; بحارالأنوار، ج53، ص182، ح11 .)

از ما درباره ى اين كه فردى چيزى را براى ما وقف كرده، ولى خودش به آن محتاج شده است، پرسيده اى. حكم چنين فردى، اين است كه در آن چه براى ما وقف كرده، ولى تسليم ما نكرده، مختار است و مى تواند وقف را به هم بزند; ولى آن چه را، به خاطر تسليم، وقفش مسلّم شده است، ديگر نمى تواند برگرداند، خواه به آن احتياج داشته يا نداشته باشد.

بيشه بازدید : 74 چهارشنبه 29 شهریور 1391 نظرات (0)

گسترش فرهنگ وقف، یكی از عمده ترین فاكتور، انهدام تراكم ثروت در جامعه و ایجاد بستر مناسب برای رشد ارزشهای معنوی و الهی، در شكل توزیع عادلانه ی ثروت، محسوب می شود و با درك از همین نكته، یعنی موثریت ژرف وقف در توسعه ی اقتصادی، فكری، فرهنگی ومعنوی است كه اسلام دین مقدس توحیدی، برگسترش فرهنگ وقف بیش از هر چیز دیگر تاكید نموده است. (جوادی- 1380) سنت حسنه ی وقف یكی دیگر از افتخارات مكتب اسلام و از اهرمهای موثر اعتقادی و فرهنگی برای جبران نیازهای مادی و معنوی جامعه است. از صدها سال پیش تاكنون واقفان خیراندیش با اختصاص بخشی از اموال خود برای خدمت مستمر به جامعه در قالب روش پسندیده ی (وقف) كه بارزترین و روشن ترین مصداق احسان، انفاق، صدقه ی جاریه، تعاون و باقیات الصالحات است منشاء خدمات فراوان علمی، فرهنگی، هنری، رفاهی، بهداشتی در جامعه بوده اند كه وجود صدها درمانگاه، بیمارستان، مدرسه، دارالایتام، كتابخانه و هزارها مسجد، قنات، پل، آب انبار وغیره كه باید بطور دایمی حفظ و مورد بهره برداری قرار گیرد درسراسر كشورهای جهان و به ویژه ایران بهترین گواه و شاهد آن است. (ویژه نامه میراث وقف-1386).
نمونه ی دیگری از مصارف كه در بین موقوفات سالهای اخیر مشاهده می شود برای مساجد، بیمارستانها، ایجاد حمام، تعمیر حمام، احسان، تهیه پوشاك،‌ ایجاد دارالایتام، كمك به ایتام، پرورشگاه، كمك به دانشجویان، اطفال بی بضاعت، معلمین و مستخدمین مدرسه، كمك نقدی به افراد، لوازم تحصیل دانش آموزان بی بضاعت،‌ اعطای جوایز و وام و كمك، ورزش در مدارس، هزینه ی نفت و تعمیر حمام، احداث ساختمان برای افراد بی بضاعت، جهیزیه ی عروس، ازدواج، بیماران سرطانی، احداث منازل خانواده ی شهدا، احداث نانوایی، مستمندان وجیهه جنگ، احداث كتابخانه، خرید كتاب، امور خانواده ی شهید و

بيشه بازدید : 58 شنبه 18 شهریور 1391 نظرات (0)

بخشي از وقف‌ها، وقف قرآن باشد. مقداري که براي امام حسين(ع) وقف شده، براي قرآن نشده! قرآن و امام حسين (ع) با هم هستند. قال رسولالله(ص): «اني تارک فيکم الثقلين ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا کتاب الله و عترتي اهل بيتي و انهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض»

بيشه بازدید : 211 شنبه 18 شهریور 1391 نظرات (0)

اگر ماهيت وقف مانند ملک باشد و موقوف داراي شخصيت حقوقي باشد از ايقاعات است و نيازي به قبول ندارد. بنابراين نظريه‏ي وقف ازاله‏ي مالکيت است و عدم قبول موقوفه عليه ضرري بر حق وقف نمي‏زند. بلکه آنان را از انتفاع محروم مي‏کند. مرحوم محقق حلي مي‏گويد: «وقف ايقاع است ولي صدقه عقد است» شهيد اول در لمعه مي‏گويد ظاهر اين است که در مطلق وقف قبول شرط نيست يعني وقف ايقاع است. شهيد ثاني در شرح لمعه مي‏گويد: در اين مورد دو قول است: قول اول قبول شرط مي‏داند و ديگر قول را شرط نمي‏داند و مي‏گويد طبق اصالت عدم اشتراک اگر شک کنيم که آيا قبول در وقف شرط است يا خير اصل عدم اشتراک است و هم چنين وقف قطع مالکيت است و نياز به قبول ندارد. لذا از ايقاعات است.

عده‏ي گفته‏اند اگر وقف طرف مشخص داشته باشد بايد قبول شرط را بدانيم. زيرا طبق قاعده اگر بخواهيم چيزي را ملک کسي قرار دهيم، بايد او راضي باشد. عده‏اي از فقها وقف خاص را عقد و وقف عام را ايقاع مي‏دانند. در قانون مدني به پيروي از آن دسته از فقها که وقف را چه خاص و چه عام باشد عقد مي‏دانند در مورد صحت عقد وقف نيز مستقيما ماده‏ي مخصوصي ندارد ولي آن چه مسلم است با توجه به اين شرايط اساسي عقد در ماده‏ي 190 ذکر شده است لذا وقف نيز تابع موقوف خواهد بود.

تلقي و فهم فقيهان از وقف به رغم اينکه هنوز متکي بر تعاريف فقهاي قديم است و هنوز دستاوردهاي علوم مختلف مديريت، جامعه شناسي و اقتصاد به عنوان کارشناسي و موضوع شناسي وارد در تعريف فقهي وقف نشده، اما اين تعاريف کارآمدي و کارآيي مطلوبي دارند و مي توانند سازمان وقف را به سوي اهداف مقبول هدايت نمايند. البته متصديان دانش فقه بايد در کنار اتکا بر بنيادها و بنيه هاي فقه سنتي، از تجارب جديد علوم هم بهره ببرند و تلقي هاي خود را تا حدي متحول نمايند.

منبع : http://www.khorasannews.com/

بيشه بازدید : 58 شنبه 18 شهریور 1391 نظرات (0)

وقف در اديان ابراهيمي
وقف در ميان زرتشتيان

www.irib.ir.
بنظر مي رسد گذشتگان در فرهنگ خود به نوعي از تصرفات مالي شبيه وقف، آشنايي داشته اند و در تخصيص بخشي از اموال خود براي خدايان ومعابد انفاق مي کردند.در کتاب مذهبي زرتشتيان اوستا مي خوانيم: خشتي مچا اهورايي آييم درگوبيوددت واستارم.
((اهورا مزدا از کسي خشنود است که بينوايان را دستگيري کند)) درطبيعت برابري نيست ما بايد آن را يجاد کنيم خداوند متعال تمام افراد را يکسان نيافريد از اين جهت هميشه افرادي که از ديگران ناتوان تر وضعيف ترند مي يابيم. پيامبران الهي کمک کردن و رسيدگي به محرومان ومستمندان را از وظايف پيروان خود قرار داده اند.
در مذهب زرتشتي هر کس وظيفه دارد يکدهم درامد خود را صرف داد ودهش وخيرات وکمک به مستمندان کنندهمچنين بسياري از افراد نيکوکار زرتشتي قبل از مرگ تمام يا قسمتي از دارايي خود را ازقبيل: زمين، با،آب وخانه وقف مراسم گهنبار وخيرات ودادو دهش وکمک به فقرا وهم کيشان خود مي کنند. از سنن ايرانيان باستان که براي دادو دهش وخيروخيرات برگزار مي شد، مجالس شش اهنبار
يا گهنبار بود که پيدايش آن به اوايل پيشداديان مي رسد.
تاريخ نگاران اولين بنيانگذار گهنبار را جمشيد، شاه پيشدادي مي دانند درزمان او يا پس از ظهور زرتشت تغييراتي در روش گهنبار داده شد در ابتدا موبدان بخش هايي از اوستا را مي خواندند آنگاه سفره حام مي گستراندند وفقير وغني برسر سفره ئ گهنبار مي نشستند واز آن استفاده مي کردند.اين روش تا زمان انوشيروان ساساني ادامه يافت درزمان او به علت فاصله زياد طبقاتي بين مردم دگرزگوني هايي در ايين گهنبار به وجود آمد. شش گاهنبار يا گهنبار يا گاهانبار، به طور کلي اشاره به شش گاه يا شش هنگام از اوقات مختلف دارد که موقع آفرينش عالم وعالميا ن مي باشد.
در ايين مزديستي(يکتاپرستي) زرتشت، اين شش گاه يا شش هنگام را به شکرانه نعمت هاي خداوند متعال جشن مي گيرند و زرتشت مانند ايرانيان قديم، در اين جشن ها بذل وبخشش، دادو دهش، خير وخيرات و انفاق مي نمايند واحسان مي کنند وسپاس اهورا مزدا را بجاي مي آورند.درآمد ومنافع حاصله از موقوفه هاي گهنبار نيز در اين ايام صرف نيات خيرخواهانه ونيکوکارانه واقف مي شود.
گذشته از اينکه اين شش هنگام موقع خلقت جهان وساير موجودات ومخلوقات مي باشد، انسان در اين روزها نيز از کاروکوشش خود نتيجه به دست مي آورد وفايده ميبرد، ازقبيل برداشت محصول وبدست آوردن ميوه ها وخوراکها وغيره.هرکدام از اين جشنها که درشش موقع انجام ميگيرد، به مدت پنج روز ادامه مي يابد ودوروز آخرآن از همه مهمتر وگرامي تر است ودر واقع چهارروز اول را به مقدمه جشن مي دانندوجشن مراسم حقيقي درروز پنجم برپاست.هنگام فتح شوش دربقعه ي دانيال پيامبر سندي به دست آمد که به موجب آن گنجي براي پرداخت وام هاي بدون ربح يافته بودوخليفه دستورداد که گنج به دست آمده به بيت المال منتقل شده، طبق اختصاص دستور مندرج در سند عمل شود.

وقف در ايران باستان

مصطفوي رجالي/1351/ص 17 به بعد.
درايران باستان وقف به معني امروز وجود نداشته بلکه امور خير به عنوان نياز و پاره اي ازآنها بدون توجه به اجر وپاداش دنيوي يااخروي انجام مي يافته است.واگر امروز ما موقوفاتي را به نام زرتشتيان درکنار وگوشه ايران مي بينيم به تقليد از اسلام بوده است. آنان درمواقعي خاص اموال خود راوقف مي کردند تا از غصب آن جلوگيري کنند و بعلاوه مال آنان بين خودشان باقي بماندو به تصرف مسلمين در نيايد. وقف در ايران باستان به سه دسته بوده است:
1- اشوداد: بخشيدن درراه دين يا بخشي درراه خدا 2- نياز: تهيه لوازم معبد وپرستشگاه ودراختيار معبد قرار دادن آن لوازم
3- گهنبار: زرتشتيان معتقدند که اهورا مزدا دنيا را در شش روز آفريد وآن روزها را جشن مي گرفتند که توضيح آن بيان شد.
نمونه هاي ديگري از وقف در ايران باستان مشاهده شده که عبارتند از:
1- بخشش براي نيازمندان ومستحقان 2-خيرات براي درگذشتگان 3-خيرات براي کفاره ي گناهان
پس به طورکلي زرتشتيان نيز به اين امر(وقف) واقف بوده وخود را ملزم به اين امر مي دانستند هر چند وقف درآن زمان تفاوت بسياري بازمانهاي بعد دارد.

وقف در ميان يهوديان

قوم يهود مردمي گمراه وخودخواه بوده اند گرچه آنان خود را(قوم برگزيده خدا)مي دانند.احکام جزايي وحقوقي آنان بدون شک متأثر ازفرهنگها، مذاهب واديان مجاور است،احکام وقوانين جامعه ي مصري،جامعه ي بابلي وجامعه ي ايراني درتورات راه يافته است. **زيرنويس=مبلغي آباداني/1376/ج2/ ص 631.@ قانون ارث در دين يهود بسيار محدود است ودر تورات کمتر سخن از ارث رفته است. **زيرنويس=توفيقي/1379/ص93.@.
بطورکلي عبادات يهود درقرباني خلاصه ميشود که عبارتند از:
1- قرباني بي کوريم: يعني نخستين فرزندذکور،اولين مولود ازاغنام واحشام،اولين محصول، اولين ميوه و... که بايد آنها را به عنوان قرباني بدهند به اين صورت که نخستين ها را از هرچيز بايد به روحاني بدهند واو آنهارا با تشريفات ويژه اي مي سوزاند ولي فرزند اول خود را از او مي خرند.
2- قرباني دائمي: که در اغلب اعياد مرسوم است وقرباني را مذبح مقدس (قدس الاقدس)براي رضايت يهوه قرباني ميکند.
3- قرباني کيپور: کفاره، هرگاه کسي گناهي مرتکب شود بايد قرباني بدهد
همچنين يهوديان اعياد مذهبي خاصي دارند که در اين ايام بايد هرفرزند ذکور درحظور يهوه هديه ي خود را باخوشحالي بگذارد و... درعيد فصح نيز اعمال خاصي را براي مراسم قرباني انجام مي دهند در عيد سبت که روزآزادي انسان است چون يهوديان به اين امر قائلند که يهوه در شش روز جهان را پديد آورده است و درروز سبت (شنبه) بايد استراحت کرد.
1- سبت غلام: هرغلام يا کنيز اسرائيلي که شش سال خدمت کرد در سال هفتم بي قيمت آزادش کن، زيرا سال آزادي بردگان است.
2- سبت دين: اگرتا شش سال رفيق تو که مديون تواست اداي قرض ننمود، با سال هفتم نبايد از او مطالبه کنيد که اوديگر بدهکار نيست
3- سبت سالها (يوئيل)که روز وسال استراحت عموم مردم است اراضي پس از گذشت 49 سال به قيد قرعه بين بني اسرائيل تقسيم ميشد چراکه آنان زمين را ملک يهوه وخود را ميهمان وغريب او ميدانند.
طبق تورات هرهفت سال يکبار بايد وام ها را بخشيد وکارهايي انساني ازقبيل آزادکردن بردگان اسرائيلي ومانند آن انجام داد نام عبري اين سال شميطا به معناي رهاکردن است که مي توان اين اعمال را نمونه اي از وقف يا بخشش يا نوعي انفاق تلقي نمود البته در دين يهود اخلاقياتي وجود دارد که برخي از آنها با موضوع ما بي ارتباط نيست ودر بردارنده نوعي انفاق وبخشش مي باشد مانند: **زيرنويس=مبلغي آباداني/1376/ج 2/ صص 632 و 633.@.
1- غريب نوازي، دستگيري از ناتوانان وايتام (غريب را ميازار؟ بياد آور که در سفر غريب بودي
2- بر کارگران که فقير ومسکين اند،خواه از برادرانت وخواه از غريبان، ظلم وستم روا مدار
3- برادر خود را براي سود قرض مده وبراي سود آذوقه مده وبراي سود کمک مده
4- اگر به فقيري نقدي قرض دادي، ربا وسود از او مگير
فرقه ي اينسيان نيز يک فرقه يهودي بوده اند که بسيار اهل عبادت ورياضت وانزوا بوده اند ودر زندگي اجتماعي به يک معاش جمعي قائل بوده واموال خودرا متعلق يه عموم مي دانستند وغسل تعميد نزد ايشان نشانه پاکي وتوبه از گناه شمرده مي شد. **زيرنويس=همان/ ص 672.@.
تمام اين مطالب بيانگر آن است که در دين يهود نيز اعمال عبادي که انجام ميشده اگرچه تحت عنوان وقف نبوده ولي نوعي انفاق وعطيه محسوب مي شده است.

وقف در ميان مسيحيان

 

بيشه بازدید : 54 چهارشنبه 08 شهریور 1391 نظرات (0)
بيشه بازدید : 59 سه شنبه 31 مرداد 1391 نظرات (0)

در فقه اسلامي وقف، اگر چه وقف به عام و خاص تقسيم شده است. و وقف خاص هم باز به وقف برشخص و اشخاص مانند اولاد واقف، و يا طبقه خاص مانند دانشمندان و طلاب و دانشجويان تقسيم شده است. اما هر وقفي که نفع آن عمومي و ناظر به اولويت هاي جامعه باشد، ارزش گذاري شده است اما در مصرف وقفي که خود افراد زيادي را پوشش مي دهد اما مصاديق گوناگوني دارد آيا براساس عدالت به همه افراد داد، يا پاي ارزش به ميان مي آيد و هر که نياز و از اولويت بيشتري برخوردار است، ترجيح دارد. چون وقف عام هم گاه به صورت محدود مانند بيماران و يا در ماندگان جاده اي خاص (زيارتي، علمي) و يا همه بيماران وقف مي شود. در صورتي که از قسم نخست باشد، گاه بگونه اي است که بايد در ميان انواع بيماري ها، بيماري را انتخاب کرد که درمان آن دشواري بيشتري دارد، يا به لحاظ روحي و رواني نياز به حمايت بيشتري طلب مي کند، يا انگيزه براي معالجه آن کمتر است. در حالي که آيات ناظربه وقف عام مي تواند تحت مصداق سبيل الله و صدقه و حسنه و ديگر مفاهيمي باشد که در شبکه معنايي وقف در آغاز اشاره شد، اما اين واقفان و متوليان هستند که در ميان ده ها مصرف شامل وقف، در مرحله اي تاريخي به آنهايي تکيه کنند که در آن مقطع تاريخي اولويت بيشتري دارد و آن را انتخاب کنند که چنين ضرورتي اقتضا مي کند.

بيشه بازدید : 49 سه شنبه 31 مرداد 1391 نظرات (0)

هرچند برخي از ثروتمندان و حاکمان وقف را ابزار مناسبي براي حفظ املاک و ثروت و منبعي براي تأمين معيشت فرزندان و نسل هاي بعدي خود، يا فرار از ماليات و يا مصادره اموال مي ديدند، که فضاي وقف را در برهه اي تاريخي مشوش کرده است و اگر منهاي اين نيت ها باشد، وقف بر اولاد اشکالي ندارد، براي صيانت مالکيت خصوصي اين گونه پيش بيني تأييد شده است؛ بويژه اگر مقدمات آن درست باشد، اما نکته مهم اين است که در قرآن کريم محوريت انفاق و صدقه در راه هاي عمومي است، وجهت گيري مهم آنها، آن صدقه اي است که هم بماند و هم دائمي باشد. هم نيک و مفيد باشد وهم ناظر به يکي از ضرورتها و نيازهاي جامعه و عمومي باشد. انساني که هم داراي مال فراوان و فرزندان بسيار است، آنچه براي او مي ماند، چيزهايي است که باقيات صالحات و مفيديت اجتماعي داشته باشد: وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا (مريم/76). نيکي هاي ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگار بهتر و از جهت پاداش بهتر و خوش فرجام تراست.
بسا افرادي خداشناس و ثروتمند فرزندان شايسته داشته باشند، ولي پس از مرگ آنها، چون صدقه جاريه اي از خود برجاي نگذاشته، با مرور زمان از ياد رفته اند و ورثه با گذشت زمان و گرفتاري هاي زندگي هيچ يادي از پدر و مادر خود نکنند. آنچه براي اين پدر و مادر مي ماند، اموال و ثروتي است که ديگران از آن فايده ببرند و وسيله ياد کرد آنها شود. از اين رو قرآن ياد آور مي شود: الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً. (کهف/46). نيکي هاي ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگار بهتر واز نظر آرزوها بهتر است. و مانند شجره طيبه اي است که اصل آن ثابت و شاخه ها و فرع آن در آسمانها است. (ابراهيم/24) هرآنچه انفاق کنند يا هر عهد و نذري را که کرده باشند خداوند آن را مي داند و پاداش آن را مي دهد. البته براي کساني که به خود ستم مي کنند، و از اموال خود انفاق نمي کنند، ياوري نخواهد بود: وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ. وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ (بقره/270).

 

بيشه بازدید : 56 دوشنبه 30 مرداد 1391 نظرات (0)
صفحه اختصاصي حديث و آيات قال الله تعالي : وَالباقِياتُ الصّالِحاتُ خَيرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَواباً وخَيرٌ أمَلاً ؛ حديث

قال الله تعالي : و نيكى‏هاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و اميدوار كننده‏تر است .

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :با مرگ انسان ، رشته عملش قطع مى‏شود ، مگر از سه چيز : صدقه جارى (وماندگار) ، دانشى كه مردم از آن بهره‏مند شوند ، و فرزند نيكوكارى كه برايش دعا كند .

امام على عليه‏السلام :صدقه و وقف دو ذخيره‏اند ، آنها را براى روز خودشان (قيامت) وانهيد .

امام صادق عليه‏السلام :پيامبر خدا اموالى را صدقه داد و آنها را وقف كرد .

امام صادق عليه‏السلام : پيامبر خدا غنايم را تقسيم كرد . قطعه زمينى به على رسيد . على در آن زمين چشمه‏اى حفر كرد و چشمه به آب رسيد . . . حضرت فرمود : «اين صدقه (و وقفى) است كه آن را به طور قطعى (از ملك خويش) جدا كردم و به حاجيان خانه خدا و در راه‏ماندگان حجّ، مخصوص گردانيدم ؛ نه فروختنى است ، نه بخشيدنى و نه ارث بردنى .

بيشه بازدید : 47 سه شنبه 17 مرداد 1391 نظرات (0)

در طول تاريخ اين سرزمين آثار عملي وقف مترتب بر نظام آموزشي بوده است. لذا ابتدا به اختصار به وضعيت آموزش در ايران قبل از پيروزي اسلام و تأکيد اسلام بر فراگيري علم و دانش اشاره نموده و سپس به ارتباط پديده وقف با مواردي همچون اساتيد ـ شاگردان و مدارس و... مي پردازيم:
وضعيت آموزشي در ايران قبل از اسلام و تأکيد دين جديد به فراگيري علم
هنگاميکه به کتب و منابع تاريخ آموزش و پرورش در ايران رجوع مي کنيم در مي يابيم که قبل از پيروزي اعراب مسلمان در جنگ با سرداران ايراني و تسلط ايدئولوژي اسلامي بعنوان دين حاکم کشور، مراکز متعدد جهت نشر و گسترش علم و دانش وجود داشته که بارزترين نمونه آن را «دانشگاه جندي شاپور» مي دانند ولي در خصوص علل شکست ارتش قدرتمند ايران و سقوط حکومت ساسانيان موارد بسياري ذکر گرديده که به نظر انديشمندان و محققان تاريخ ايران قبل از اسلام، يکي از مهمترين آنها وجود نظام طبقاتي در همه ابعاد زندگي ايرانيان است و اين نظام طبقاتي به عيني ترين شکلش در مورد آموزش و پرورش اجرا گرديد چرا که نه تنها دبيران و کاتبان طبقه خاصي بودند بلکه کتابت و قرائت از امتيازات طبقه معيني بود. فردوسي گويد:
بدو گفت شاه: اي خردمند مرد
برو همچنان بازگردان شتر
چو بازارگان بچه گردد دبير
چو فرزند ما بر نشيند به تخت
هنر بايد از مرد موزه فروش
به دست خردمند مرد نژاد
به ما بر پس مرگ نفرين بود
چرا ديو چشمم ترا خيره کرد
مبادا کزو سيم خواهيم و دُر
هنرمند و با دانش و يادگير
دبيري ببايدش پيروز سخت
سپارد بر او چشم بينا و گوش
نماند بجز حسرت و سرد باد
چو آئين اين روزگار اين بود
انوشيروان حاضر نمي گردد در قبال دريافت سيصدهزار دينار از مرد کفاش اجازه دهد که کودک وي از حق تعليم و تربيت برخودار گردد. اسلام با طرد نظام طبقاتي بطور اساسي با تبعيض در آموزش و پرورش مبارزه نمود. آموزش و پرورش را بدون توجه به هيچ مانعي وظيفه و تکليف اجتماع قرار داد و آنرا از واجبات اجتماعي شمارد و لذا آموزش و پرورش بعد از حمله اعراب به ايران از دو نظر آموزشي است اسلامي: 1ـ آموزش و پرورش متعلق به اجتماع است نه به طبقات مشخص 2ـ آموزش و پرورش جامعه وظيفه و تکليف اجتماعي است حتي اهميت علم و دانش در دين اسلام به حدي است که اولين آيات وحي در اين خصوص نازل شده: «اقراء باسم ربک الذي خلق، خلق الانسان من علق، اقراء و ربک الاکرم، الذي علم بالقلم، علما الانسان ما لم يعلم».
و در تجليل هاي شگفت از علم و تعليم مي خوانيم (العلماء ورثه الانبيا). به هر حال تعليم الهي ـ انساني دين مبين اسلام باعث گرديد که مردم ايران بنحو بي سابقه اي پذيراي دين جديد گردند.
هنگامي که ما به بررسي تاريخ علم و آموزش در اسلام مي پردازيم در مي يابيم که از ابتداي دعوت پيامبر گرامي اسلام(ص) علم طلبي و کسب دانش از وظايف هر مسلمان ذکر شده است تا جايي که در جنگ بدر پيامبر براي نخستين بار در تاريخ انسان (اسيراني را که در اولين پيروزي جنگي اش از دشمن گرفته بود). اعلام کرد همه اسيران جنگي را که باسواد هستند رايگان آزاد مي کنم مشروط بر اينکه هر اسيري ده تن از اطفال مسلمين را خواندن و نوشتن بياموزد در حاليکه اينان خطرناکترين دشمنان وي بودند و مسلمانان در فقري وحشتناک بسر مي بردند. نکته ديگر اين که پيامبر اسلام اولين کسي بود که اسيران را «وقف موقت» در راه آموزش اطفال نمود، به بيان بهتر پيامبر گرامي اسلام اولاً اهميت علم و دانش را عملاً به مسلمانان يادآوري نمود. ثانياً با اين عمل خود جواز وقف نمودن افراد در راه علم و دانش را صادر فرمود. اين منزلت و ارزش علم و دانش باعث گرديد که فرهنگ و تمدن و علوم در سرتاسر جهان اسلام گسترش يابد. آزادي قابل ملاحظه‌اي که اسلام به علماي مختلف ارزاني داشت باعث گرديد که آحاد اجتماع به طرق مختلف درصدد گسترش علم و ترويج آن برآيند که يکي از ابزارهاي اساسي در جهت بسط و نشر علم و دانش در دنياي اسلام عمل به «وقف» بود. بسياري از پادشاهان ـ امراء ـ علماي ديني ـ انديشمندان و بزرگان قوم و حتي مردم کوچه بازارـ اموال و دارائيهاي خود را جهت گسترش دانش وقف نمودند.
پيدايش سواد خواندن و نوشتن در اسلام
پيدايش فرهنگ تمدن و معارف اصيل و عميق اسلام از يک طرف و ريشه و تطور فرهنگ و تمدنهاي بيگانه و علوم در آغوش جامعه اسلامي از سوي ديگر نمي توانست و نمي تواند بدون وسيله اي مناسب و راه و روش مخصوص و آموزش و پرورش اصولي که اين کار را تسهيل نمايد صورت گيرد و لذا اولين و مهمترين وسيله اي که در آموزش و پرورش اسلامي مورد استفاده قرار گرفت سواد خواندن و نوشتن بود. بدون شک سواد خواندن و نوشتن در اسلام با سرعتي فوق العاده صورت پذيرفت اولين مکاتبي که در خصوص آموزش سواد خواندن و نوشتن در اسلام داير گرديد مکاتبي بودند که اسيران باسواد جنگ بدر جهت آزادي خود در مسجد مدينه تشکيل دادند و شگفتا که اين عمل پيامبر اولاً ارزش و اهميت علم و دانش در دين اسلام را ثابت نمود. ثانياً اولين معلمان در نظام تربيت اسلام کساني بودند که بطور موقت وقف آموزش علم شده بودند. ثالثاً اولين مکاتب در اسلام متأثر از پديده وقف است اين نکته اخير از جالب ترين مواردي است که کمتر به ذهن انديشمندان و صاحبنظران تاريخ آموزش و پرورش اسلامي خطور کرده است به بيان ديگر يا بهتر پيامبر گرامي اسلام حتي قبل از گسترش اسلام در شبه جزيره عربستان جواز «وقف» را صادر فرمودند و اين عمل پيامبر گرامي هنگامي اهميت و ارزش آن آشکار مي شود که دريابيم در سرتاسر عربستان تنها ده نفر و اندي خواندن و نوشتن مي دانستند به عبارت ديگر عربستان قبل از اسلام تقريباً در بيسوادي کامل بود و حتي زبان کتبي و خط نداشتند.
جالب اينکه در اين مکاتب که معلمان اسير آن را اداره مي کردند قرآن را به اطفال آموزش مي دادند و اولين کتاب درسي در اسلام قرآن بود. و بدين نحو پيامبر گرامي اسلام(ص) هم کودکان مسلمان را با سواد نموده و هم اسيران بخاطر تأثير از کلام وحي الهي مسلمان مي شدند.

منبع : تبيان يزد

بيشه بازدید : 56 چهارشنبه 11 مرداد 1391 نظرات (0)

اصل و مبنای مهم وقف در فرهنگ قرآنی، مانند هر عمل شایسته ای، اخلاص و قصد قربت است. در این راستا قرآن کریم بارها مساله تصحیح نیت و انگیزه ماندگار وقف را مطرح کرده است. از نظر قرآن باید قصد عمل در وقف مانند هر انفاقی رضایت الهی باشد. هر گونه تاثیرگذاری بر نیت وقف، آثار خود را بر نوع و چگونگی بهره گیری از آن خواهد گذاشت به همین دلیل مساله اخلاص در عمل و قصد قربت در کارهای اجتماعی به ویژه خدمت به دیگران اهمیت به سزایی دارد، تا صدقه ربایی و با منت و اذیت و آزار نباشد.
البته آنچه در اینجا محل توجه است، تفکیک میان نیت و انگیزه است که می توان جدایی انداخت. عشق به خدا با حب به ذات و احترام به انگیزه های واقفان منافاتی ندارد. آیاتی مانند والباقیات الصالحات خیر عند ربک ثواباً و خیر املاً (کهف/9) همگی ناظر به چگونگی قصد و جهت عمل برای محبوب با قید « الباقیات الصالحات» است. اما انگیزه های فردی مانند انگیزه احترام و جلب محبت و تشویق چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و تاثیر آن را در گسترش وقف فراموش کرد. وقتی خداوند خود در جهت ایجاد شوق، انگیزه درست می کند و پاداش های بهشت و آسایش و چند برابر شدن نعمت ها و پاداش ها (بقره /245؛ مائده /12؛ حدید/11) را تعیین می کند طبیعی است که باید برای توسعه وقف از این انگیزه ها استقبال کرد و مطرح کردن و گذاشتن نام بر سر اماکن و موقوفات را نباید مانع دانست و آن را تحقیر کرد و از این نکات ظریف در جهت توجه مردم به وقف غفلت نمود تا هم واقف تشویق شود و هم ترغیبی برای دیگران و نسل های آینده به ویژه خاندان واقف باشد.
توجه و احترام به واقفان نوعی سلوک و رفتار برای گسترش انگیزه است. مردم در سراسر زندگی خود طالب زندگی با احترام و تشویق جویای موقعیت اجتماعی هستند و از اشاعه عمل و نشان دادن کار خوب آنان خوشحال و تشویق می شوند و آنها به عمل دیگری در سنخ وقف روی می آورند. و از این راه می توان در جهت ارضای این انگیزه و گسترش وقف کوشید.
وقف کردن برای واقف به قصد تقرب به خدا و خدمت است و با کسب احترام اجتماعی منافاتی ندارد به همین دلیل خداوند به شکل کلی می فرماید: « و ما تنفقوا من خیر فان الله به علیم » ( بقره /273) . هر چه از مال و خیر انفاق می کنید خداوند به آن آگاه است که چه قصدی دارید. به انفاق در اشکار و پنهان و سر و علن بها داده شده است. ( فاطر /29) یا تعبیر (سراء و ضراء) در قرآن کریم آمده است: » الذین ینفقون فی السراء و الضراء و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین ( آل عمران /134) این تعابیر و تاکیدها برای این است که گاهی ترویج خیر باعث توسعه نیکی در جامعه و اقبال به آن می شود. مهم این است که در وقف به این دستور الهی عمل کنند: « الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله ثم لا یتبعون ما انفقوا منا و لا اذی لهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون ( بقره /264) که در آن صورت هم پاداش دارند و نباید ترس و نگرانی داشته باشند. آگاهی از نیت و قصد درونی ممکن نیست، اما اذیت و آزار و منت نکردن آشکار می شود و همین برای ارزش گذاری کافی است.

بيشه بازدید : 43 چهارشنبه 04 مرداد 1391 نظرات (0)

  وقتی به تاریخ موقوفات نظر می کنیم، بین وقف و شکوفایی تمدن اسلامی رابطه ای جدی و اساسی می یابیم؛ در تاریخ اسلامی، اولین واقف رسول خدا بود و اولین موقوفات به دست ایشان، مسجد قبا و مسجد النبی و حوائط سبعه (بُستان های هفتگانه) بود ماهیت این موقوفات نشانگر فرهنگی بودن وقف در نگرش اسلامی است. پس از پیامبر نیز هزاران مورد برای وقف اختصاص داده شده است (چه در کشورهای مختلف اسلامی و چه در کشورهای غیر اسلامی که مسلمانان در آنجا زندگی می کنند) نقش این موقوفات در فرهنگ و تمدن اسلامی، آنچنان گسترده است که برخی پژوهشگران با مطالعه تاریخ اسلام و فرهنگ و تمدن اسلامی دریافته اند که وقف در پنج زمینه کارکرد مثبت داشته و سبب رونق و پویایی دین مبین اسلام گردیده است. که عبارتند از ؛

 

الف ـ عبادت و معنویت: از عهد رسالت و توسط پیامبر اکرم (ص) اموالی به ساخت مسجد اختصاص یافت، موقوفاتی برای خدمات بر زائران حج وجود داشته و افرادی در راه مکه حتی چاه های آب حفر می کردند و آنها را وقف می نمودند و این مساجد که بخشی از تمدن اسلامی را تشکیل می دهند بر پایه وقف اداره می شده اند.

 

ب ـ آموزش و پرورش: بعد از موقوفات عبادی، وقف زیادترین حجم موقوفات را تشکیل داده است، مدرسه ها ، کتابخانه ها، مکتب خانه ها، قرآن خانه ها و حدیث خانه های متعددی با اموال موقوفه ساخته یا اداره شده است. در میان موقوفات تعلیمی وقف کتاب و کتابخانه از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است ـ در جهان اسلام همواره چهار نوع کتاب خانه وقفی و چهارگونه کتاب وقفی وجود داشته است:

1. کتابخانه های مساجد مانند جامع میافارقین، ابوحنیفه بغداد، جامع الازهر قاهره، جامعِ نیشابور، مسجد نبوی که کتابخانه های وقفی بزرگی داشته اند

2. مدارس و دانشگاه ها مانند مدرسه نظامیه، مدرسه مستنصریه و مدرسه ابو حنیفه؛

3. کتابخانه های مستقل مانند دارالعلم موصل، دارالعلم بغداد، دارالحکمة قاهره؛

4. کتابخانه های خصوصی عالمان و سیاستمداران  مانند کتابخانه خطیب بغدادی (463 ق)[

ج ـ جهاد و تبلیغ: نقش وقف در ساخت پادگان های نظامی، برج ها قلعه ها، خرید و ساخت اسلحه برای دفاع از امت اسلامی به گونه ای بوده که اساساً بدون این موقوفات، حفاظت از کیان مسلمانان امکان پذیر نبوده است.

د ـ عدالت و تأمین اجتماعی؛ اقشار کم در آمد یا فاقد در آمد و امکانات ضروری زندگی که به نام مستمند و فقیر شناخته شده اند، همواره وجود داشته است. در کنار اینان قشر مرفهی هم وجود داشته است. تدبیر شریعت اسلام برای ایجاد توازن اجتماعی وقف است.

عناوینی که در تاریخ اسلام گزارش شده عبارتند از: وقف خانه ایتام ، وقف نان و طعام ، وقف لباس و پوشاک، وقف محل مسکونی برای فقیران بدون مسکن، وقف غسل و کفن و دفن فقیران ـ وقف آب انبار ، وقف آب آشامیدنی و ...

 

هـ ـ پزشکی و درمان عمومی: بخشی از وقف صرف بیمارستان سازی، اداره بیمارستان ها و درمانگاه ها، تأمین هزینه های پزشکی و طبابت شده است. بیمارستان عضدالدوله بویهی در بغداد.بسیار بزرگ بود و امکانات فراوانی داشت که در سده چهارم به طریق وقفی ساخته شد. تأثیرات گسترده وقف در حوزه های پنجگانه، نشانگر این است که باید با اطلاع رسانی گسترده تر مردم را با این نهادام و زیر بنایی آشنا تر کرد و نقش مؤثر وقف در این حوزه ها را نشان داد.

 

و- پویایی فرهنگ: ساز و کار فرهنگ تا حد زیادی منوط به کارکرد وقف است. عدم معصیت در موقوف یکی از شرایط پذیرفته شدن وقف است مثلاً برای کارهای خلاف شرع نمی توان وقف کرد. وقتی شرایط و دیگر مباحث مرتبط با وقف را در فرهنگ اسلامی مطالعه می کنیم در می یابیم که شریعت برای وقف اهداف عالی و رسالتی زیر بنایی و اساسی و گسترده، در نظر گرفته است. به همین دلیل بود که نهادهای فرهنگی بزرگی در سرزمین های اسلامی مثل بیت الحکمه در دوره مأمون عباسی تاسیس و دایر شد.

خواجه نظام الملک با استفاده از اوقاف، مدارس نظامیه را در سراسر جهان اسلام گسترش داد. قابل توجه است در دوره های قدیم که سرمایه هایی مانند نفت در اختیار اداره کنندگان جامعه نبود، همه نهادهای فرهنگی با اوقاف و وجوهات به خوبی اداره می شد.

به نظر می رسد در دوره ی معاصر کارکرد وقف در این زمینه کمتر شده است. یکی از دلایل این کاهش انباشت ثروت در برخی جاها در دست بعضی افراد است مرتفع شدن مشکلات فرهنگی جامعه های اسلامی تا حد زیادی منوط به گسترش اوقاف و استفاده در دست از وقف است.

به هر حال باید وقف را زمینه ساز و بستر ساز تحقق اهداف دین و مقاصد شریعت بدانیم و در راه گسترش فرهنگ دینی از آن استفاده کنیم.

 

وابستگی اوقاف و فرهنگ دینی از چند جهت قابل ملاحظه است:

  با وقف مکان هایی همچون مساجد، فرهنگ دینی نهادینه می شود.

 به دلیل فساد زایی تکاثر ثروت، وقف از تکاثر پیشگیری می کند و توازن اجتماعی به وجود خواهد آورد.

 با گسترش عدالت اجتماعی از طریق وقف، کارآمدی و موفقیت دین در جامعه تضمین می شود و از این طریق فرهنگ دینی بسط می یابد.

 آرامش روانی که برای واقفان پدید می آید، به نوعی به سلامت روحی و اجتناب از گناه منجر می شود از این رو، فرهنگ دینی توسعه پیدا می کند.

منبع : سايت پژوهشكده امام محمد باقر عليه السلام

بيشه بازدید : 50 دوشنبه 02 مرداد 1391 نظرات (0)

مي دانيم که قرآن مجيد اصلي ترين منبع معارف و حقوق اسلامي است و لذا براي دستيابي به اصل و ريشه ي هر اصل، پيش از هر منبع و مأخذي بايد به قرآن مراجعه کنيم.
در قرآن مجيد، آيه اي که بر وقف و احکام فقهي آن صراحت داشته باشد وجود ندارد، ولي مي توان از باب اولويّت با آيات مربوط به "احسان و انفاق "، " قرض الحسنه "، " تعاون "، " صدقه " به جواز و بلکه رجحان و استحباب وقف استدلال کرد؛ در کتاب ادوار فقه در اين باره آمده: درباره ي عطاياي منجزه مانند وقف و سکني و صدقه و هبه و غير اين ها فاضل چنين افاده کرده است: در قرآن مجيد آياتي مخصوص به اين امور نيست، ليکن آن چه به طور عموم بر فعل خيرات و تحريض آن ها دلالت دارد بر اين امور نيز دليل است، راوندي و معاصران از آن جمله سه آيه را در اين جا آورده اند:
1. «لن تنالوا البرّ حتّي تنفقوا ممّا تحبون و ما تنفقوا من شيء فان الله به عليم«؛ «شما هرگز به مقام نيکوکاران و خاصان خدا نخواهيد رسيد، مگر آن که از آن چه دوست مي داريد و بسيار محبوب است در راه خدا انفاق کنيد محققاً خدا بر آن آگاه است.«، (سوره آل عمران، آيه 92)
2. «... و ما تقدّموا لانفسکم من خير تجدوه عندالله هو خيراً و اعظم اجراً و استغفرالله انا الله غفور رحيم«؛ «و (بدانيد که) هر عمل نيک که براي آخرت خود پيش فرستيد، پاداش آن را نزد خدا بيابيد، و آن اجر و ثواب آخرت (که بهشت ابد است) از متاع دنيا بسي بهتر و بزرگ تر است، دائم از خدا به دعا آمرزش طلبيد که خدا بسيار آمرزنده است. (سوره مزمّل، آيه20)
3. «ليس البرّ ان تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البرّ من آمن بالله و اليوم الاخر و الملائکه و الکتاب و النبييّن و آتي المال علي حبه ذوي القربي و اليتامي و المساکين و ابن السبيل و السائلين و في الرقاب و اقام الصلوه و آتي الزکوه الموفون بعهدهم اذات عاهدوا و الصابرين في الباساء و الضراء و حين الباس اولئک الذين صدقوا و اولئک هم المتقون«؛ «نيکي فقط به اين نيست که صورت خود را به سوي مشرق و مغرب کني؛ بلکه نيکو کار کسي است که به خدا و روز رستار خيز و فرشتگان و کتاب آسمانـي پيامبران ايمان آورده و مال خود را با تمام علاقه اي که به آن دارد، به خويشان و يتيمان و مسکـينان و در راه ماندگان و سائلان و بردگان انفاق مي کتد و نماز را برپا مي دارد و زکتات مي دهد و به عهد خود در وقتي که عهـدي بستند وفـا مي کنند و در برابر محروميّت ها و بيماري ها و در ميدان جنـگ، استقامت به خرج مي دهند. اينـان کساني هستند که راست مي گويند و اينان هستند پرهيزگاران.«، (سوره بقره، آيه177)
علاوه بر اين ها آيه ي 46 از سوره ي کهف که مي فرمايد: «المال و البنون زينه الحيوه الدنيا و الباقيات الصّالحات خير عند ربّک ثواباً و خير امـلاً«؛ «مال و فرزندان زينت حيات دنياست و (ليکن) اعمال صالح که تا قيامت باقي است (مانند نماز و تهجّد و ذکر خدا و صدقات جاري چون بناي مسجد و مدرسه و موقوفـات و خيرات در راه خدا) نزد پروردگـار بسي بهتر و عاقبت آن نيکوتر است«. و نيز آيه 76 از سوره مريم «و يريد الله الذين اهتدوا هدي و الباقيات الصّالحات خير عند ربّک ثواباً و خير مرداً.«؛ «و خدا بر هدايت هدايت يافتگان مي افزايد و اعمال صالحي که اجرش نعمت ابدي است نزد پروردکار تو بهتر (از مال و جان فاني دنيا) است هم از جهت ثواب الهي و هم از جهت حسن عاقبت اخروي.«؛ چنان چه به زودي اين آيات مورد بحث قرار مي گيرد.
وقف عملي است که، صالح و باقي و مصداق روشني است از تعاون و تعاضد و انفاقي است، عاري از منّت و احساني است خالي از اذيّت و به دور از تحقير شخصيّت ديگران و تصدّقي است دائمـي و مستمر و بدون ريا و وامي است بدون اضطراب باز پرداخت و تعديل ثروتي است با رضا و رغبت که از طريق آن، با کنز اموال و تکاثر و بروز اختلافات طبقاتي فاحش، به نحو معقولي مبارزه مي شود و برگ سبزي است که به گور فرستاده مي شود، پرونده ي افراد بشر معمولاًبا مرگ آنان مختومه مي شود ولي پرونده ي واقفان مؤمن هميشه باز است و از ثواب وقف برخوردار مي شوند دوام و بقاي عين موقوفه و جاري شدن عوائد آن در اجتماع، موجب مي شود که نام واقف نيز مخلد شود و واقف به يک نوع " خلود و بقا " دست يابد.
پس مي توان گفـت که وقـف با عنايت روح قـرآن، نه تنهـا جايز است، بلکـه در مـواردي و در حالاتي، راجح و مستحب نيز مي باشد.

منبع سايت : حوزه

بيشه بازدید : 80 دوشنبه 02 مرداد 1391 نظرات (0)

چنان که در آيـات و روايات متعدّد استفاده مي شود مطلـوب اسلام از توزيـع، مواسـات و ايثـار است. مقصـود از مواسات شرکت دادن ديگران در اموال خويش است، به گونه اي که همه، اعضاي يک خانواده مي باشند و تلاش مي کنند تا نيازهاي يکـديگر را بر طرف کـنند و مقصود از ايثار مقدّم داشتن ديگران بر خويشـتن مي باشد، يعني در مواردي که ديگران را بر خويش مقـدّم بدارند. و اين بالاتر از مواسات است. اسلام در نظـام توزيـع خويـش آن را هـدف عالـي خود قرار داده است. خداونـد در وصف انصار مي فرمايد: «و يؤثـرون علي انفسهم و لو کـان بهم خصاصه«؛ «ديگران را بر خويش مقدّم مي دارند، اگر چه خود مبتلا به فقر باشند.»(سوره حشر، آيه9 )
وقف از اين جهت که عموماً فلسفه ي وجودي آن تلاش براي رفع نياز ديگران است و در حقيقت واقف فقرا و محرومين را در روزي و معاش خود شريک مي کند و قسمتي از اموالي را که خداوند به وي ارزاني داشته است در جهت مصالح آن ها قرار مي دهد بنابرين نقش وقف دراسلام از مهم ترين بحث هاست و در قرآن کريم نيز از اين موضوع به قشنگي ياد کرده است. از طرف ديگر وقف يک نوع صدقه است و صدقات از اموري هستند که باعث " تزکيّه " مي شوند؛چه به صدقات واجب زکات گفته مي شود.زکات در قرآن گاهي به معني طهارت و پاکيزگي پامده است، مانند آيه 9 از سوره شمس: «و قد افلح من زکّها«؛ «نجات يافت ان کس که نفس را پاک کرد.»و نيز در جاي ديگري مي فرمائد: «خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکّهم بها و صلّ عليهم انّ صلواتک سکن لهم و الله سميع عليم«؛ «اي رسول ما! تو از مؤمنان صدقات را دريافت کن، تا بدان صدقات نفوس آن ها را پاک و پاکيزه سازي، و آن ها را به دعاي خير ياد کن که دعاي خير تئ در حق آنان موجب تسلّي خاطر آن ها مي شود و خدا شنوا و داناست. (سوره توبه، آيه 105). در اين آيه خداوند به پيغمبر (ص) دستور مي دهد براي پاک کردن مؤمنان از آلودگي حب دنيا از آن ها صدقه بگيرد طبيعي است چون انسان علاقمند به اموال خود مي باشد و به آن دلبستگي دارد، لذا گذشتن و دل کندن از مال در راه خدا موجب تزکيّه ي وي خواهد شد .
بنابرين به طور خلاصه مي توان گفت: وقف هم از جهت اين که نوعي مواسات و ايثار در توزيع، استو هم مواسات و ايثار هم موجب سفارش ائمه (ع) و تأکيد آن ها قرار داشته وهم به لحاظ اين که وقف يک نوع صدقه است و صدقات طبق نصّ صريح قرآن باعث تزکيّه و تطهير صدقه دهنده مي شود.

 

بيشه بازدید : 61 دوشنبه 02 مرداد 1391 نظرات (0)

از آن جا که طب و درمان یکی از نیازهای همیشگی به شمار می رود، واقفان به این امر همت گماشته، بیمارستانهایی را برای مسلمین وقف کردند. در حدود قرن چهاردهم هجری در بغداد، خوزستان، موصل، بصره و نیشابور بیمارستانهایی وجود داشت که این بیمارستان ها مرکز تعلیم و تعلّم طب بود. مخارج این بیمارستان ها معمولاً از درآمد موقوفاتی بود که برای آنها قرار داده بودند، و افرادی هم نیروی فکری و بدنی خود را وقف بیماران می کردند.  ناصر خسرو قبادیانی، اندیشمند قرن چهارم هجری بیمارستان بیت المقدس را چنین توصیف می کند: «وبیت المقدس را بیمارستانی نیک است و وقف بسیار دارد، و خلق بسیار دارد، و شربت دهند و طبیبات باشند که از وقف مرسوم بسیار دارد»

شیخ فضل الله همدانی، از مشاهیر اسلام، نیز املاک و درآمدهای فراوانی را وقف مردم کرد، از آن جمله موقوفات ربع رشیدی (در تبریز) بودکه در آنجا و مراحل و شرایطی برای تحصیل علم طب در این موقوفه حکمفرما بود: «شرط می رود که طبیبی حاذق ملازم آن باشد و رعایا را مداوا کند...و باشد که آن طبیب قادر باشد که درس طب دهد و متعلّم را همواره درس گوید...»

منبع سايت : پژوهشكده امام محمد باقر

 

بيشه بازدید : 43 یکشنبه 01 مرداد 1391 نظرات (0)

فقر یکی از موانع عمده پیشرفت و سعادت انسان و به فعلیت رسیدن قوه ها و استعدادهایی است که خداوند متعال برای نیل انسان به کمال مورد نظر: (که غرض آفرینش انسان بوده است) به او داده است. یکی از جاهایی که «وقف» می تواند به طور فعّال وارد عمل شود و موانع سعادت و به فعلیت رسیدن استعدادهای انسان را برطرف کند، در بیان محو فقر و در نتیجه تأمین اجتماعی می باشد. مطالعه اجمالی تاریخ وقف این حقیقت را روشن می کند که نخستین انگیزه های واقفان برای مبادرت به وقف، نابودی فقر و محرومیت از جامعه مسلمین بوده است چنان که در تاریخ آمده است. قطعه زمینی از اراضی خیبر به عُمر رسید، عمر به حضور پیامبر (ص) شرفیاب شد و کسب تکلیف کرد. پیامبر (ص) فرمودند: می توانید اصل آن را صدقه بدهید که فروخته نشود، بخشیده نشود و به ارث منتقل نگردد. و عمر چنین کرد و عواید آن را برای فقرا، خویشاوندان، بردگان، در راه خدا مهمان و ابن سبیل قرار داد. و نیز در وقفنامه حضرت امیر (ع) بعد از حمد و ستایش خداوند متعال آمده است:

«علی ، عبدالله و امیرمؤمنان، دو مزرعه ابن نیزر و بغیبغه را برای فقرای مدینه و ابن سبیل صدقه قرار داد، تا خداوند روز قیامت چهره او را از حرارت آتش مصون دارد. فروخته نمی شود، بخشیده نمی شود، تا به دست وارث هستی  (خدا ) برسد».

 

به همان میزان که وضع مالی مسلمین بهبود پیدا می کرد در موقوفات هم از جهت کمّی و کیفی گسترش و تغییراتی حاصل می شد، به طوری که از تاریخ بدست می آید، در صدر اسلام، علاوه بر این که تعداد موقوفات معدود بوده، بیشتر برای رهایی فقرا از وضع سخت معیشتی آن زمان اختصاص داده شده است و به تدریج با فتوحات مسلمین و گسترش سرزمین های اسلامی و با سرازیر شدن ثروت کشورهایی مانند ایران، یمن و عراق و ... به بیت المال وضع زندگی مسلمانان بهبود پیدا کرد و همراه با آن فرصت بیشتری برای پرداختن به مستحباتی همچون «وقف» حاصل شد. و اکنون پس از چهارده قرن همچنان بهترین سیستم تأمین اجتماعی است که با استفاده از حسن نیکوکاری و وعده ثروت در آخرت در بین مردم رواج دارد بدون اینکه هزینه ای برای بیت المال مسلمین داشته باشد.

منبع : سايت http://www.pajoohe.com

.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 30
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 138
  • بازدید ماه : 153
  • بازدید سال : 309
  • بازدید کلی : 11,912
  • کدهای اختصاصی