loading...
افق (آينده ايران..)
بيشه بازدید : 238 دوشنبه 09 مرداد 1391 نظرات (0)

يکي از مباحث اساسي مورد مطالعه جامعه شناسان، مبحث فرهنگ و خرده فرهنگ هاست. خرده فرهنگ هاي متفاوت بر اساس موضوعات متفاوتي همانند قوميت، دين و نژاد شکل مي گيرند. يکي از موضوعاتي که بر اساس آن خرده فرهنگ هاي متفاوتي شکل مي گيرند موضوع سن يا مراحل زندگي است که در اين ميان، سن جواني بيش از هر چيز ديگر خود نمايي مي کند. بيش ترين خرده فرهنگ هاي موجود در جامعه در اين گروه قرار دارند. به عبارت ديگر، ما در سن جواني با طيفي از بهترين و بدترين خرده فرهنگ ها مواجه هستيم.
بنابراين، لازم است تا تحقيقات جامعي براي شناخت اين خرده فرهنگ ها صورت گيرد تا اولا، بتوانيم در حد امکان از تشکيل مجموعه هاي منحرف جلوگيري کنيم و ثانيا، جوانان را به طرف خرده فرهنگ هاي مناسب هدايت نماييم و از آن مهم تر اين که بتوانيم عوامل تشکيل و توسعه اين خرده فرهنگ ها را بشناسيم.
امروزه چنين به نظر مي رسد که بعضي از جوانان براي خود برخي آداب و رسوم، ارزش ها و هنجارهاي خاصي دارند که منشا رفتارهاي متمايز آن ها شده است. همان گونه که فرهنگ ها و الگوهاي زندگي هر جامعه با جوامع ديگر فرق مي کند، از نسلي به نسل ديگر نيز اين فرهنگ ها و الگوها متفاوت مي شوند. هنجارها و الگوهاي رفتاري جوانان و همچنين بزرگ سالان طبق ويژگي ها و موقعيت هاي اجتماعي متناسب با تاريخ نسلشان شکل مي گيرند. بنابراين، طبيعي است که فرهنگ جوانان از فرهنگ بزرگ سالان جامعه تا حدي متفاوت باشد.
علت ديگر براي تفاوت فرهنگ جوانان با فرهنگ بزرگ سالان اين است که جوانان در هر دوره اي دوست دارند دست به بازسازي ارزش ها بزنند; يعني از يک سو، به حفظ ارزش ها و از سوي ديگر، به بازسازي عميق آن ها بپردازند.بروز خرده فرهنگ جوانان به عنوان يکي از مهم ترين خرده فرهنگ ها با مطرح شدن هنجارها و ارزش هاي مشترک در سنين خاص پيش مي آيد و از آن رو که الگوي هاي رفتاري بعضي از خرده فرهنگ هاي جواني در ايران از الگوهاي غربي نشات گرفته اند، لازم است تا سرچشمه هاي فرهنگ جوانان غربي به طور خلاصه مورد بحث قرار گيرند.
تنوعات فرهنگ جواني
طيف وسيعي از فرهنگ جواني وجود دارد که بيانگر مجموعه دغدغه هاي فکري، الگوها و ديدگاه هاي جوانان با توجه به خانواده، محيط زندگي مدرسه و يا احيانا مشکلاتي مي باشد که جوانان با آن ها مواجهند; مثلا، جواناني که در محيط هاي روستايي زندگي مي کنند الگوهايي متفاوت با جوانان شهري دارند، يا جوانان مناطق پر جمعيت الگوهايي متفاوت با جوانان شهرهاي کوچک دارند. همچنين جوانان مسجدي تجارب متفاوتي نسبت به جواناني که اهل مسجد نمي باشند، دارند. اين تفاوت ها در سبک هاي لباس پوشيدن، انتخاب موسيقي و در طرز رفتار گروه هاي گوناگون منعکس مي شوند.
عوامل موثر بر فرهنگ هاي جواني
در شکل گيري خرده فرهنگ هاي متعدد جواني، عوامل فراواني دخالت دارند که در ذيل، به مهم ترين آن ها اشاره مي شود:   
   گروه همسالان
از آن رو که گروه همسالان تقريبا همسن يکديگرند و احساس برابري مي کنند، معمولا از معيارهاي مشترکي که به اشخاص مسوول گروه مرتبط هستند، پي روي مي کنند. گروه همسالان به عنوان عامل اجتماعي ساختن کودک در دوران بلوغ به اوج اهميت و تاثير خود مي رسد. در اين هنگام، کسب محبوبيت و موردپسند واقع شدن، يکي از اهداف مهم نوجوانان مي گردد و پذيرش ارزش هاي گروه همسالان به طور وسيعي به پذيرش فرد در گروه کمک مي کند.
گروه همسالان مي تواند تاثيري قطعي بر سبک زندگي جوانان داشته باشد. همه ما کم و بيش شنيده ايم: برخي که داراي ناهمسازي با قانونند، با جمعيت منحرفي حشر و نشر دارند. حيثيت و منزلت در ميان گروه همسن و سال تا اندازه اي جانشين وفاداري به خارج از گروه مي شود.
   تهديد خارجي (جنگ)
تهديد خارجي تاثير مستقيمي بر رفتار جوانان کشور بر جاي مي گذارد. جنگ موجب وحدت و همبستگي جوانان (از طبقه پايين گرفته تا جوانان طبقه سرمايه دار) مي گردد و به دنبال آن، جوانان شرکت کننده در جنگ، فرهنگي را متناسب با ارزش هاي ملي آن جامعه به وجود مي آورند.
تاثير جنگ بر اخلاق و رفتار جوانان از آن روست که اداره کنندگان اصلي جنگ جوانان هستند. جنگ تاثير مستقيمي بر اخلاق و رفتار جوانان دارد. جوان در جنگ، يک الگوي اخلاقي به وجود مي آورد، در حالي که نسل هاي بعدي کم تر مي توانند به آن الگو دست يابند و بيش تر با خلا اخلاقي مواجه مي شوند.
در طول جنگ، الگوهاي ارزشي و اخلاقي بسيار بيش تر مورد توجه قرار مي گيرند. اما در دوران پس از جنگ، رقابت ها و درگيري هاي اخلاقي کسب قدرت شروع مي شوند و با رشد اعجاب انگيز وسايل ارتباط جمعي، جوانان، به ويژه جوانان محلات پرجمعيت، تحت تاثير شديد اين وسايل قرار مي گيرند و چنان بحران اخلاقي در جامعه ايجاد مي گردد که پديده جواني به عنوان يک پديده اخلاقي خطرناک جلوه گر مي شود.
در سال هاي پس از جنگ، شکاف جديدي را در نهضت هاي جواني مشاهده مي کنيم; يعني سفسطه گرايي، عمل گرايي و فردگرايي جايگزين همبستگي، ايثار، فداکاري و وفاق اخلاقي مي شوند. مسائل جواني طوري عوض مي شوند که حتي مترادف با بعضي از الگوهاي ضد فرهنگي نمود پيدا مي کنند. به عبارت ديگر، جنگ عامل مهمي در ايجاد همبستگي اجتماعي، ارائه الگوهاي ارزشي، وفاق اخلاقي و پيوند جوانان با تمام جامعه و نسل گذشته مي باشد، اما با تمام شدن جنگ، اين عامل از بين مي رود. بنابراين، زمينه براي قطع رابطه با گذشته، روي آوري به الگوهاي منحط بيگانگان، اظهار علاقه به مدرنيسم و الگوهاي جهاني فرهنگ، آماده مي شود.اين وضعيت از يک سو، باعث رشد توسعه همه جانبه اي در بازار فرهنگ جواني (نوارها و سي دي ها، روزنامه هاي ورزشي، پوشاک مخصوص و مانند آن) مي گردد و از سوي ديگر، تحت تاثير رسانه هاي جمعي (تلويزيون، راديو، جرايد و مانند آن) قرار مي گيرد.
همچنين در اين تاثير از يک سو، وضعيت فرهنگي بازار بر روي نوع جوانان تاثير مي گذارد و از سوي ديگر، روياوري جوانان به اين وسايل، وضع فرهنگي بازار را تشديد مي کند.
   تجارت و بازار
تجارت و کسب سود يکي از عوامل موثر بر فرهنگ هاي جواني (بخصوص الگوهاي غربي) است. فضايي که گروه هاي جوان در آن قرار مي گيرند، در واقع ارتباط نزديکي با کالاهاي مصرفي دارد. در اين جا، بازارهاي توليدي دقيقا در جهت فعاليت هاي کاربردي جوانان قرار مي گيرند و باعث مي شوند وسايلي از قبيل اتومبيل، موتور، وسايل آرايشي، ديسکت ها، وسايل موزيک و دستگاه هاي فيلم برداري، با توليد انبوه و با ارزش نمادي براي جوانان توليد شوند.
پيشينه تاثير تجارت بر فرهنگ هاي جواني: پيش از دهه پنجاه ميلادي،  فرهنگ جوانان وجود نداشت. پيش از اين دهه، جوانان چيزي را مصرف مي کردند که مسن ترها مصرف مي کردند، البته قدري کم تر. حتي لباس هايي متفاوت با لباس هاي بزرگ سالان نمي پوشيدند. ولي به طور ناگهاني، بعضي ها دريافتند که جوانان هر چند پول کمي دارند، ولي تقريبا همه پولشان را در راه فراغت و تفريح خرج مي کنند. بنابراين، آنان يک فرهنگ فراغتي، که بر اساس مد قرار داشت، ايجاد کردند و از اين طريق، ثروت و دارايي کسب نمودند. اين يک روياي تجاري بود. لباس ها و نوارهاي صوتي - تصويري در عرض يک هفته از مد مي افتادند، جوانان مي بايست بيش تر خريد کنند، نه به اين دليل که نياز دارند، بلکه صرفا به خاطر اين که مي خواهند موافق مد (اوضاع و آداب روز) رفتار نمايند.
در انگلستان، فرهنگ جواني ابتدا در ميان طبقه پايين کارگر توسعه يافت. اين امر اصلا تصادفي نبود; چرا که جوانان طبقه کارگر براي خرج کردن، پول داشتند. شرکت هاي صوتي - تصويري و پوشاک متوجه اين امر شدند و به زودي صنعت کاملي توسعه يافت تا مدهاي متغير جوانان را فراهم کند. به محض اين که سبک جديدي ظاهر مي شد، مقبول مي افتاد و رايج مي شد و به بازار عرضه مي گرديد و پس از آن که بازار به حد اشباع مي رسيد، به کناري گذاشته مي شد. براي مثال، "پانک"، که به عنوان اعتراضي عليه "خوش سليقگي" و موسيقي تجاري آغاز شده بود، به زودي خود قرباني اين امر گرديد. مغازه هاي پانک، که لباس هايي با معيار پانک مي فروختند، به وجود آمدند. پانک از اعتراض به لباس رسمي و موسيقي تجاري، به توليد لباس هاي پانکي حرکت کرد. زماني که درآمد بعضي از جوانان کاهش يافت، مد اکسفام  پا گرفت; يعني لباس هاي دست دوم به فروش گاه ها آورده شدند. براي فراهم نمودن اين مد، فروشگاه هاي لباس دست دوم و گران قيمت پديد آمدند. اين لباس ها ديگر ارزان نبودند; چون مد باعث شد که لباس کهنه دست دوم از لباس نو گران تر باشد.

منبع : http://www.shaparakdaily.ir

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 30
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 144
  • بازدید ماه : 159
  • بازدید سال : 315
  • بازدید کلی : 11,918
  • کدهای اختصاصی