loading...
افق (آينده ايران..)
بيشه بازدید : 66 پنجشنبه 16 شهریور 1391 نظرات (0)

گسترش علاقه به حضور در دانشگاه یک نکته است و رفتن به این محیط تنها و تنها برای کسب یک مدرک نیز نکته دیگری است. آن که دانشگاه را فضایی برای کسب علم و دانش و جایی برای یادگیری یک تخصص در نظر می گیرد، با شخصی که از این محیط یک تلقی ابزاری داشته فرق می کند. در نگاه ابزاری کسب مدرک به تنها علت حضور در محیط آموزشی تبدیل شده و نخبه پروری یا کسب مهارت به حاشیه رانده می شود. شاید از این روست که « محمد جهرمی » وزیر کار و امور اجتماعی نیز در این باره به گلایه می گوید:« باید به جای مدرک گرایی به مهارت گرایی توجه بیشتری کنیم و با کسب مهارت مشکلات موجود در مشاغل را رفع کنیم. یکی از مشکلات این است که اشتیاق بیش از اندازه به مدرک گرایی و گرفتن مدارک دانشگاهی بدون پشتوانه مدیریتی وجود دارد. هم اکنون در جامعه ما همه تلاش دانش آموزان این است که از سد محکم کنکور رد شوند و در هر رشته ای که توانستند پس از قبولی مدرک مربوطه را دریافت کنند که این کار بدون توجه به کاربرد رشته مربوطه و نیاز جامعه و بازار کار به آن رشته می شود.
وی در ادامه می افزاید: « به عنوان مثال مدتی پیش در آمار یکی از وزارتخانه های کشور نموداری مشاهده شد که نشان می داد در مدت دو سال بیش از دو برابر ظرفیت موجود ، دانشجو در یک رشته خاص آموزش داده بود. یعنی هرچند جامعه ما سالانه کمتر از ۴ هزار نفر برای آن رشته نیروی کار نیاز داشت اما ۱۳ هزار و ۸۰۰ نفر در این رشته آموزش دیده بودند. »
این بخشی از مشکلاتی است که در نتیجه گرایش صرف به مدرک گرایی در یک جامعه ایجاد می شود. بخشی دیگر از مشکلات نیز به تغییر خصلت های اجتماعی مربوط است که در نتیجه آن جامعه ناخود آگاه افراد صاحب مدرک و بدون مدرک را از هم متمایز کرده و شأن اجتماعی آنها را در یک رده قرار نمی دهد.
دکتر« صابر عزیزی » کارشناس مسائل اجتماعی درباره افزایش تب مدرک گرایی در جامعه و تأثیرات آن چنین می گوید: « وقتی کسب مدرک در یک جامعه به ارزش تبدیل می شود، عده ای از افراد نیز ناخود آگاه برای به دست آوردن امتیازات اجتماعی ناشی از داشتن مدرک به سمت آن رو می آورند. تأثیر این حضور همگانی را می توان از چند زاویه بررسی کرد؛ از یک سو حضور افراد منجر به اشباع بازار کار در برخی رشته ها شده، در نتیجه ما می بینیم که تعداد زیاد فارغ التحصیل در رشته های اشباع شده نتیجه ای جز بیکاری برای آنها به دنبال ندارد. از سوی دیگر به خاطر حضور بخش عمده ای از نیروی فعال جامعه یک سری از مشاغل خدماتی و مهارتی در جامعه تعطیل می شود چون تقاضای نیروی کار برای انجام آن مشاغل در حد پائینی است. به عنوان مثال یک کشاورز به این علت که فرزندانش به دانشگاه رفته و حاضر نیستند به شغل سنتی پدر خود باز گردند ، بساط شغل خود را جمع کرده و با ورود به سن و سال پیری عملاً کسی را در کنار خود نمی بینند. از آن طرف همین فرزندان دانشگاه رفته حاضرند بیکار باشند ولی کشاورزی نکنند. این در حالی است که در صورت برنامه ریزی درست همین عده می توانستند با مکانیزه کردن ادوات کشاورزی خود عملاً از امکانات شغلی مناسبی هم برخوردار باشند.» این استاد دانشگاه ادامه می دهد: « مدرک گرایی مهارت را در جامعه از بین برده و دانش و تخصص را به حاشیه می فرستد.الان در همین حوزه علوم انسانی ما شاهد این اتفاق ناگوار هستیم.افرادی هستند که مثلاً در رشته های فلسفه یا علوم اجتماعی مدرک گرفته اما دانش چندانی در این حوزه ها ندارند. این افراد در برخی موارد با تلاش موقتی حتی توانسته اند مدارک بالاتر را هم کسب کنند و در مواردی تنها به خاطر داشتن مدرک صاحب کرسی دانشگاهی هم بشوند. اما وقتی پای صحبت چنین افرادی بنشینید به راحتی می توانید متوجه ضعف علمی او شوید. این ضعف علمی از نظر من ضعف سیستمی را آشکار می کند که چنین افرادی نتیجه برنامه ریزی های آن به شمار می آیند.چنین سیستمی به جای آموزش مهارت، دانش و تخصص تنها به کسب مدرک تکیه کرده تا عملاً دانشگاه را به یک دبیرستان بزرگتر تبدیل کند.»

بيشه بازدید : 36 شنبه 04 شهریور 1391 نظرات (0)

رمز پيشرفت يك كشور، يعنى آن محور اصلى براى اقتدار يك كشور، پيشرفتِ همراه با اقتدار، علم است. آماج بسيارى از توطئه‌هاى امروزى كه عليه جمهورى اسلامى هست، علم و اهل علم و دانشجويان علم و محيط علمى است؛ اين را توجه داشته باشيد. نگذاريد اين تير طبق آن هدف گيرى دشمن، به هدفى كه آنها گرفته‌اند، اصابت كند. كار عملى را نگذاريد متوقف بشود. از همه‌ى اين حرفهائى كه گفته شد، مهمتر، مسئله‌ى علم و تحقيق و پژوهش است. دنياى غرب ثروتش از ناحيه‌ى علم است، اقتدارش از ناحيه‌ى علم است، زورگوئى‌اى كه امروز مي كند، به خاطر علمى است كه دارد. پول فى نفسه اقتدار نمى‌آورد. آن چیزی كه اقتدار مى‌آورد، دانش است. امروز اگر آمريكا پيشرفت علمىِ خودش را نمي داشت، نمي توانست در دنيا اين گونه زورگوئى كند و در همه‌ى مسائل عالم دخالت كند. ثروت هم اگر به دست مى‌آيد، از ناحيه‌ى علم به دست مى‌آيد. علم را اهميت بدهيد. اين كه من سال هاست روى مسئله‌ى علم، تحقيق، پژوهش، پيشرفت، نوآورى، شكستن مرزهاى علمىِ موجود تكيه مي كنم، به خاطر اين است. بدون انواع دانش، اقتدار كشور امكان پذير نيست.

 

بيشه بازدید : 50 شنبه 28 مرداد 1391 نظرات (0)

«شما دانشگاهي ها كوشش كنيد كه انسان درست كنيد؛ اگر انسان درست كرديد، مملكت خودتان را نجات مي دهيد.» «دانشگاه بايد مركز درست كردن انسان باشد.» «دانشگاه ها را مركز تربيت قرار دهيد؛ علاوه بر دانش، تربيت لازم است. اگر يك دانشمندي تربيت نداشته باشد، مضر است.» «دانشگاه را بايد شما رو به خدا ببريد، رو به معنويت ببريد. و همه درسها هم خوانده بشود، همه درسها هم براي خدا خوانده بشود. «اگر دانشگاه واقعا دانشگاه باشد و دانشگاه اسلامي باشد، يعني در كنار تحصيلات، تهذيب هم در آنجا متحقق باشد، تعهد هم باشد، يك كشوري را اينها مي توانند به سعادت برسانند.
»امام خميني همچنين مشاركت در عرصه هاي سياسي نظير انتخابات را بر دانشجويان واجب شمرده و پاسداري از نهضت و انقلاب اسلامي را وظيفه آنان مي داند و جدانشدن از بدنه مردم و حضور در قلب نهضت را شرط اين پاسداري اعلام مي كند.
نكته بسيار مهمي كه در بيانات حضرت امام خميني مي توان يافت و امروزه نيز اهميت مضاعفي يافته است؛ بحث اسلامي كردن دانشگاه و تربيت نيروي مومن و متعهد به انقلاب است. از آنجا كه در ديدگاه بنيانگذار انقلاب اسلامي خوبيها و بديهايي كه به يك ملت و كشور وارد مي شود در نتيجه تاثير دانشگاه و استقلال و وابستگي آن به قدرتهاي غرب و شرق است، فلذا اصلاح دانشگاه برابر با اصلاح يك كشور قلمداد مي شود و مهم ترين وظيفه اي كه در جهت اصلاح و اسلامي كردن دانشگاه متوجه اساتيد و دانشجويان است برداشتن موانع از سر راه و خارج شدن از بند وابستگي غرب و شرق است.
اسلامي كردن دانشگاه از ديد امام خميني نه به معناي تدريس صرف علوم اسلامي در دانشگاه است بلكه به معناي رهايي از قيد و بندهاي استعماري و به خودكفايي رسيدن در عرصه هاي علمي است. ايشان مي فرمايند:
«معني اسلامي شدن دانشگاه اين است كه استقلال پيدا كند، و خودش را از غرب جدا كند و خودش را از وابستگي به شرق جدا كند. و يك مملكت مستقل، يك دانشگاه مستقل، يك فرهنگ مستقل داشته باشيم.» امام خميني تنها مانع اسلامي كردن دانشگاه را وجود عناصري خودفروخته در آن مي دانند و مي فرمايند:
«اكثر ضربات مهلكي كه به اين اجتماع خورده است، از دست همين روشنفكران دانشگاه رفته اي [است] كه هميشه خود را بزرگ مي ديدند و مي بينند.» امام راحل راهكار برداشتن اين مانع را در ممانعت ملت از نفوذ اين گونه عناصر درون دانشگاه ها مي دانند و مي فرمايند:
«و بر ملت و دولت جمهوري اسلامي است در همه اعصار كه نگذارند عناصر فاسد داراي مكتبهاي انحرافي يا گرايش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاه ها و ساير مراكز تعليم و تربيت نفوذ كنند و از قدم اول جلوگيري نمايند تا مشكلي پيش نيايد واختيار از دست نرود.»
در اين ميان اساتيد دانشگاه نقش بسزايي در تربيت دانشجويان چه از لحاظ علمي و چه از لحاظ اخلاقي دارند و مي بايست علم جهت دار همراه با تقوا به دانشجويان تعليم دهند.
«بايد به دانشگاه جهت داد مطلق تحصيل، ملاك نيست. اگر علم با جهت باشد امكان ندارد خلاف جهت ملت تجهيز شود.علم منهاي تقوا ولو علم توحيد بي فايده است.»
امام خميني همچنين سرلوحه قراردادن اسلام و احكام نجات بخش آن، تداوم راه انبياء و نهضتهاي انسان سازي آنها، شناساندن اسلام به مردم و معرفي قرآن و سنت و اهتمام براي پياده كردن طرح حكومت اسلامي را از اهم وظايف دانشجويان در حوزه اعتقادي مي دانند و معتقدند دانشجو مي بايست نسبت به جامعه خود مسئوليت داشته و براي از بين بردن نقشه هاي بين المللي در غيرسياسي كردن دانشگاه و دفاع از انقلاب و اسلام به قدر توان چه با قلم، چه باقدم و چه با گفتار مبارزه كند. ايشان همچنين بصيرت و غافل نبودن در برابر نقشه هاي دشمنان و نظر هوشمندانه داشتن به مسائل روز و آگاه سازي ملتها و حفظ پيوند با ملت را از الزامات پاسداري از اصول تغيير ناپذير« نه شرقي نه غربي» مي دانند و انسان سازي و ساختن همفكر و انسان فداكار و ممانعت از گرويدن دانشجويان به گروهك ها را لازمه حركت صحيح دانشگاه در تربيت دانشجويان برمي شمارند.
امروز نيز با گذشت 22 سال از رحلت جانگداز پير فرزانه انقلاب همين تاكيدات و همين مسائل بصورت پر رنگ تري در جامعه اسلامي ما رخ نمايانده است بويژه آنكه از ديد اين بزرگوار اصلاح و تحول سياسي مقدمه تحول فرهنگي و جايگزيني ارزشهاي الهي به جاي ارزشهاي طاغوتي است و از سوي ديگر اصلاح فرهنگ مقدم بر اصلاح امورات مادي مي باشد. آنچه در تفكرات امام خميني از اسلامي كردن دانشگاه آمده است امروز بيش از گذشته نياز به توجه و جديت از سوي دانشگاهيان دارد و اگر بتوانيم دانشگاه، اين نهاد موثر در سعادت يك كشور را به معناي واقعي اسلامي كنيم و از بند وابستگي غرب و شرق برهانيم؛ بطوري كه به فرموده حضرت امام محصول علمي دانشگاه مايحتاج و نياز جامعه را برآورنده كند، آن روز است كه به معناي واقعي دانشگاه اسلامي خواهيم داشت و در اثر آن هدف اسلام در سعادت مادي و معنوي بشر تحقق خواهد يافت.

منبع:کیهان

بيشه بازدید : 60 چهارشنبه 25 مرداد 1391 نظرات (0)

از اینرو در پایان این بخش متذكر مي‏گردم كه از نظر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نه تنها علوم انسانی از فلسفه و عرفان تا علوم اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، هنر و ادبیات ارتباطی مستقیم با برخی مبانی و اصول اعتقادی و معنوی اسلام دارند بلكه حتی علوم طبیعی و ریاضی نیز ریشه در همین مبانی مابعدالطبیعی كه در دو علم شریف فلسفه و عرفان اسلامی مطرح مي‏باشد، دارند(نه آنچنانكه صرفاً در قرون وسطی و گذشته به آن توجه مي‏گردید).

از اینرو معظم‏له در ارتباط با حوزه‏های علمیه نیز (كه مي‏تواند نقشی تعیین كننده در اسلامی كردن دانشگاهها داشته باشد) برخلاف گذشته دعوت به صلح و وحدت میان علوم اسلامی از فقه تا فلسفه و عرفان كه در گذشته به علت عدم تحقق نظام سیاسی ولایت در برخی موارد، علمای علوم مذكور در تضعیف و مخالفت با یكدیگر اصرار مي‏ورزیدند داشتند ایشان در پیامی دیگر فرمودند"فقها، هنرپیشگان... كه در اینجا برخلاف سنت گذشته قایل به ارتباط میان "فقه و سینما" گشتند. چیزی كه در نظر بسیاری خود امری اعجاب آور و بی سابقه مي‏باشد و یا ایشان با طرح نقش عظیم "زمان و مكان" در اجتهاد و بدنبال آن با صدور فتاوای بزرگی در خصوص شطرنج، موسیقی و هنر خواستار تحولی جدید در عرصه نگاه سنتی و حوزوی حوزه‏های علمیه نسبت به مسائل مذكور و جدید بودند و همچنانكه قبلاً بیان گردید دنیای مغرب زمین بعد از تجربه چند قرن اندیشه‏های اومانیستی و الحادی در مخالفت با علوم دینی و الهی هم اكنون به جهت بروز بحرانهای بزرگی در عرصه تفكر و نیز اخلاق و سیاست با وجود فقر معارف مسیحی و دینی در آن سرزمین مجدداً متذكر لزوم تحقق پیوندی متعادل (نه آنچنانكه علمای مسیحیت مطرح مي‏كنند) میان همه علوم انسانی و حتی تجربی و طبیعی با برخی اصول مابعدالطبیعی و دینی و معنوی مي‏باشند كه جا دارد تدوین كنندگان اندیشمند و متعهد اسلامی در عرصه طرح و نقد مواد علمی، آموزشی و پژوهشی كشورمان با توجه به نكات مذكور به ایفای نقش بسیار بزرگ خود در عرصه مباحث علمی و دانشگاهی جمهوری اسلامی ایران و بلكه جهان بشری موفق گردند. در پایان مجدداً متذكر مي‏گردم برای اسلامی شدن دانشگاهها و تدوین علوم انسانی جدید بر اساس حقایق عالیه اسلامی در ابتدأ باید متوجه برخی مبانی و محورها و یا اساساً امكان تاسیس علوم انسانی جدید در مراكز علمی دانشگاهی و حوزوی در جمهوری اسلامی ایران و بلكه جهان معاصر گردید (كه ما در مباحث گذشته تا حدودی به بیان برخی از آنها مبادرت ورزیدیم) تا براساس وقوف و تذكر نسبت به آنها بتوانیم قادر به تاسیس و تدوین علوم انسانی و برخی مبانی فلسفی علوم تجربی و پایه موفق گردیم.

منبع : سايت شهيد آويني

بيشه بازدید : 43 شنبه 14 مرداد 1391 نظرات (0)

فرهنگ دانشگاهي –رفتار دانشجويي يکي از مباحث فرهنگي مربوط به قشر دانشجو است .يعني  طيف وسيعي از  جوانان  جامعه ايراني را  دربر مي گيرد . در اين مبحث مادر ، بسياري ار مباحث مرتبط با قشر دانشجو قرار دارد . اگر حلقه بيروني را عنوان "فرهنگ دانشگاهي – رفتار دانشجويي " بناميم، در لايه هاي زيرين با مباحثي چون " فرهنگ "، "خرده فرهنگ "،"تمدن"، "توسعه"،"رصد فرهنگي"،"مهندسي فرهنگي"، " هويت "، "بحران "، "ارزشيابي" ،"توايدات فرهنگي" ،" فهم عصري" مواجه خواهيم بود.

          اين مقال، برآن است , با اشاره بر  لايه زيرين ، نقش هر کدام از مباحث مربوطه را ، در راستاي عنوان اصلي پيش برد .

         فرهنگ  : مجموعه  اي پيچيده ، از خصوصيات  احساسي فکري و غيرمادي که به عنوان شاخص جامعه و يا گروهي اجتماعي مطرح مي شود .(تعريف ارائه شده  توسط کميسيون فرهنگي  unesco1983 ) . 2-  فرهنگ عبارت است از  ارزش هايي که اعضاي  يک  گروه معين دارند. هنجارهايي که از آن پيروي  مي کنند  و کالاهاي مادي که توليد مي کنند . (جامعه شناسي ، گيدنز،1989  ). 3-فرهنگ را مي توان  " مجموعه اي از معاني  مشترک " تعريف کرد . اين معاني مشترک ، کل توليدات  مادي و غير مادي  را شامل مي شود  که نتيجه خلاقيت  انسان  در زمان ها  و مکان هاي  مختلف است .

         خرده فرهنگ  : به  گروهي کوچکتر  از يک جامعه تعلق دارد؛ که به فرهنگ بزرگتر جامعه  به خاطر پذيرش بسياري  از هنجارهاي  آن ، وابستگي دارد ؛ ولي از آنجا  که هر خرده  فرهنگي ، هنجارهاي  ويژه خودش را نيز دارا است از فرهنگ بزرگ تر  تمايز پيدا مي کند . ( درآمدي بر جامعه شناسي  ، بروس کوئن ، ترجمه  محسن  ثلاثي )

2-" فرهنگ هاي قومي ، قبيله اي  ، ناحيه اي  ، گروه هاي زباني  با اقليت هاي مذهبي  و نيز فرهنگ هاي  ويژه و فرعي  گروه هاي شغلي ، طبقات  ، قشرهاي  موجود در يک کشور  را خرده فرهنگ مي گوييم که البته  هر کدام  در عين داشتن  ويژگي هاي خاص خود  با فرهنگ  کلي جامعه  مباني  مشترکي دارند ."(منبع ناشناس)

        خرده فرهنگ هاي نامبرده ، در زمان و محيط مشترکي ، به نام  دانشگاه  ، اجتماع  مي يابند . پس مي توان گفت : يک از راه هاي  شناخت  فرهنگ  هر مرکز علمي  آشنايي دقيق با خرده  فرهنگها و هويت دانشجويان  آن مرکز علمي است .يعني به عناصر فرهنگي موجود دريک مرکز علمي  از پايين و بصورت " ميکرو "  نگاهي دوباره  انداختن.

        در صورت شناخت  فرهنگ  مسئولين  مراکز علمي ، مي توانند  با آگاهي  بيشتر  به برنامه ريزي فرهنگي ، اجتماعي  ،اقتصادي،ديني ورواني وغيره اقدام کنند .

        "امروزه  يکي از شاخصه هاي  کشورهاي  توسعه يافته را  نقش  نظام  آموزش عالي  در فرهنگ و تمدن سازي مي دانند" . (  نسخه شماره 1065 - 1386/08/26 www.ebtekarnews.com ( هر تمدن بشري ، در عصر تبادل  ارتباطات  فرهنگي ، براي پايداري  خود نيازمند "رصد فرهنگي"و  " مهندسي فرهنگي " است .

الگوي رصد  فرهنگي :

         اگر جامعه اي  به سمت تمدن سازي  حرکت نکند  ،  مهندسي ارتباطات فرهنگي  روي نمي دهد و نرم ،تمدن غربي  بر تمامي  قلمروهاي  فرهنگي و سياسي و اقتصادي  و ديني  تمدن خودي ،سيطره مي يابد .

        به يقين مي توان گفت امروزه حاکمان تمدن هاي غربي ، از راه هاي  ارتباطات فرهنگي  و مجاري  فرهنگ  سازي  بهره مي گيرند  تا به سه نتيجه  دست يابد .

1"-تاثيرگذاري  فرهنگي ؛

2-تاثير گذاري ماندگار ؛

3-تاثيرگذاري  تمدني ؛"(منبع ناشناس)

         نظام آموزش عالي  بايد بتواند  با  ايجاد  بستر  هاي موثر و کارآمد براي قدم گذاردن در وادي تمدن سازي ، حضور فعال  در پي ريزي مهندسي  ارتباطات  فرهنگي دنياي امروز ، شناخت  نيازهاي  پيراموني  خود  ،  فرهنگ سازي  و دست يابي  به توسعه  پايدار  و جامعه تسهيلاتي را جهت  غرق نشدن  در ساخت  روابط  موجود   تمدن غربي  فراهم آورد .

        جهت نيل به مقصود  فوق، عناصر  انساني  چون اساتيد  ، دانشجويان ، روابط صميمانه و سازمان يافته  ميان دانشجويان  و اساتيد، شناخت خرده فرهنگ ها ي دانشگاهي ،هويت هاي دانشجويي و...  نقش اساسي دارند . 

        هويت دانشجويي در خرده  فرهنگ  هاي دانشگاهي و قرائت  غير رسمي  اين  پايگاه  اجتماعي  ، مولفه ها  و  ويژگي هاي  خاصي دارد  که با تصوير عامه  و تعريف   رسمي  از آن  متفاوت  است .  "مصداق عيني  و ساحت  ظهور  اين  هويت  در رفتار دانشجويي به خصوص در ارتباط  با وظايف دانشجويي خود را نشان  مي دهد.") نسخه شماره 1110 - 1386/10/23 (www.ebtekarnews.com

        در تعريف هويت و بحران  هويت دانشجويي مي توان گفت : " هويت عبارت است  مجموعه  ويژگي هايي که تعلق  فرد را به يک  مکان  محکم مي کند  و نظام  ارزش هاي  او را  مشرو عيت  مي بخشد ، زيرا سلامت  شخصيت  در گرو سازگاري  آدمي با محيط اجتماعي  پيرامونش و تفسيري متوازن  و سازگار  از خود ، جامعه و ارزش هاست  و هنگامي  که در اين فرايند  خللي پديدار  شود ، پيامد هاي ويرانگري  را مي آفريند  که مي توان  آن را " بحران هويت " ناميد .(سيد حسين سيد  موسوي – استاد دانشگاه و مدير فرهنگي دانشگاه فردوسي مشهد – رونامه قدس- ششم ارديبهشت هزاروسيصدو هشتاد و پنج)

         چگونگي  هويت دانشجويي  در جامعه امروز ،  به تعداد اندکي  از آنها  محدود نمي شود  بلکه  به صورت بحران  هويت  ظاهر مي شود .(منبع ناشناس) در اين بحران ،  افکار عمومي  ، عدم زير ساخت هاي   فرهنگي و اجتماعي  ، سير تکاملي  هر يک  از زمينه هاي   نام برده   از خانه  تا مدرسه ، معرفي  نکردن الگو هاي  مناسب  رفتاري ، ارزشيابي  آموزشي ،  چگونگي برخورد فرهنگي  آنان  با رسانه ها ، انبوه  اطلاعات  و ارزش هاي وارداتي  و... در خلق  و اشاعه  چنين  رفتارهايي بسيار  موثر است .

        ناگفته نماند ؛" بي توجهي  به ارزش ها  را مي توان  نوعي  آسيب تلقي  خواند ،بدين معنا که گروهي از دانشجويان نتوانسته اند  در زمينه   ارزشها  به عناصر  هويتي  خود انسجام  داده  و آن  را به عنوان  معياري  براي احراز  هويت  در لايه هاي  دروني  شخصيت   خود  جا بيندازد ."(دکتر اميليا نرسيسيان – نشست تلويزيوني (شب هاي روشن )-پانزدهم ارديبهشت سال1387)

 از عوامل نام برده به وضعيت  ارزشيابي  آموزشي  کشور اشاره مي شود.

        "ارزشيابي آموزشي در کشور ما  ، اساسا بر پايه  سنجش هوش ذهني و حافظه نظري  بنا شده  است  و يادگيري را نه تغييرو نه رصدي در رفتار  که در  حفظ اطلاعات  و اشاعه  آن ،معنا  مي کند . به عبارتي ديگر  قدرت حافظه  افراد  در سيستم  آموزشي  ما ارزشيابي  مي شود ، نه توانمندي هاي عملي  آنها  در زمينه هاي گوناگون  .لذا  در اينجا  تنها محفوظات اشخاص  به کار مي آيد  و کسي  که بتواند  ظرفيت  داده هاي  اطلاعاتي  خود را افزايش  دهد، در امتحان  و آزمون  و ارزشيابي  مختلف آموزشي  پيروز مي شود .محصول چنين سيستم  آموزشي  يک سري  فارغ التحصيلاني  است  که  با  انبوهي  از اطلاعات  ذهني  تلنبار  شده  و بي فايده  وارد محيط  کاري مي شوند ، بدون  اين که  از مهارت  و توانمندي هاي  لازم  در حرفه خويش برخوردار باشند ") نسخه شماره 1110 - 1386/10/23 (www.ebtekarnews.com

         "از سوي ديگر  کهنگي  برخي از  مواد  درسي و عدم تناسب  و ارتباط منطقي آنان  با نيازهاي  دانشجو و جامعه ، کتاب و درس را به محتوايي غير کاربردي بدل مي کند در نتيجه  دانشجو  ميلي  به ايجاد  ارتباط عملي  ميان  تئوريهاي درسي و نيازهاي  عملي جامعه ندارد ، در نهايت  اين که فضاي ، محققانه و عملياتي  نيست." در اين ميان" آنچه ميان  آنچه  بيش از  همه مستلزم  توجه و اصلاح و بازنگري  است .شيوه  ارزشيابي آموزشي و تغيير آن به سوي  سنجش توان  مندي هاي  علمي و ادراک  محققانه   است ." ) نسخه شماره 1110 - 1386/10/23 (www.ebtekarnews.com ,(www.isna.ir)

                  در يک نگاه کلي ,  اگر روش  ارزشيابي ، بررسي و سنجش مداوم  توانائيها  و مهارت  هاي دانشجو باشد . در دراز مدت  شاهد  توليدات  فرهنگي خواهيم بود ." توليدات  فرهنگي  عبارت است  از توليد اجتماعي  حس ، معنا  و يا آگاهي  و توليد  صنعتي  کالاهاي  فرهنگي  دانشجويان ". (شهناز اسديان- جزوه آموزشي ،اطلاع رساني و تبليغات –واحد 47 علمي کاربردي- 1387- پودمان5 امورفرهنگي) دانشجو به عنوان يکي  از فاعلان فرهنگي؛ مي تواند نقش بسزايي  در رصد  و توليد  برنامه هاي  فرهنگي –اجتماعي داشته باشد. در اين زمينه  اساتيد و روابط آنها با دانشجويان  و  تشکل هاي  دانشجويي ساختارمند و سازمان يافته  مي تواند موجب ساماندهي دانشگاه ها بر اساس ساختار اجتماعي و فرهنگي جامعه  شوند  تا دانشجويان  قدرت پاسخ گويي  به نياز هاي سياسي ، اقتصادي ، فرهنگي و اجتماعي  جامعه رااداشته باشند .پس اگر دانشجو،به ضرورت ها و اقتضائات  برآمده  از جامعه ملي  و اسلامي و جامعه جهاني خود  آگاه شود ، با ورود به دانشگاه و با مواجهه با فرايند اجتماعي شدن ثانويه ، دچار" تضاد  فرهنگي  نخواهد شد .چون  خود و عناصر  فرهنگ  خود را مي شناسد"(دکتر اميليا نرسيسيان – نشست تلويزيوني (شب هاي روشن )-پانزدهم ارديبهشت سال جاري00:35) و متناسب  با  خرده فرهنگهاي قومي ،بومي ، ديني ، فرهنگي و... خود ، به خود هويت  مي بخشد .

        آن زمان ؛به يقين مي توان گفت دانشجويان  و اساتيد  درميدان مراکز عالي  مجهر به" فهم عصري" . (  نسخه شماره 1065 - 1386/08/26 www.ebtekarnews.com (  هستند  به اين معنا که از يک سو  اطلاعات و محفوظات  ذهني بالايي دارند  و از سوي يگر  قدرت تشخيص  و توان تحليل  درست  مسائل  گوناگون  عصر خود را دارند، از "حساسيت  اجتماعي". (  نسخه شماره 1065 - 1386/08/26 www.ebtekarnews.com ) برخوردار هستند  ودانشجويان توانسته اند اصالت دانشجويي خود را  معاصرت ببخشند .چنين عوامل انساني ، پرورش  و آموزش ديده ، مي توانند تمدن ساز و توسعه دهنده  فرهنگ خودي باشند.

منبع :http://www.ido.ir/a.aspx?a=1388091701

بيشه بازدید : 48 چهارشنبه 04 مرداد 1391 نظرات (1)







امسال نیز همچون سال های گذشته با آغاز سال تحصیلی دانشگاه ها بسیاری از صاحبنظران درباره دانشگاه و همچنین نقاط قوت و ضعف آن سخن به میان می آورند، اما نکته ای که معمولاً درباره دانشگاه مغفول می ماند، این است که زمانی که درباره دانشگاه و علوم دانشگاهی صحبت می کنیم، نباید فراموش کنیم که اگرچه بعد از انقلاب اسلامی ایران دانشگاه رنگ و لعاب اسلامی پیدا کرد اما ریشه های غربی آن باقی ماند و همین امر پارادوکس های فراوانی را در ذهن جامعه ای که انتظار داشت دانشگاه یکی از موتورهای اساسی حرکت برای آرمان های انقلاب اسلامی باشد، ایجاد کرد.
در حقیقت دانشگاه ها باید تربیت و اصلاح انسان ها، دانشمندان و متخصصان را در دستور کار خود قرار دهند.
چنین اصلی در دانشگاهی رخ خواهد داد که به معنای حقیقی اسلامی باشد و مطلوب حضرت امام (ره) هم همین بود که می فرمودند: «ما می گوییم دانشگاه باید از بنیان تغییر بکند و اسلامی باشد.» و ایشان خیلی خوب این حرف را معنا کردند و فرمودند: «معنی اسلامی شدن دانشگاه این است که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب جدا کند و خودش را از وابستگی به شرق جدا کند و یک مملکت مستقل، یک دانشگاه مستقل، یک فرهنگ مستقل داشته باشیم.»
ایشان در جمله ای دیگر نیز به مسئله استقلال اشاره می کنند و می فرمایند: «باید دانشگاه ها بیدار شوند، باید از همین دبستان تا آن آخر دانشگاه از این افکار غربزده تهی بشوند و شرق روی پای خودش بایستد.»
امروز اگرچه در دانشگاه پیشرفت های عظیمی در زمینه انرژی هسته ای، سلول های بنیادی ، شبیه سازی حیوانات، درمان ضایعات نخاعی و کشف داروی ایدز و . . . داشته ایم اما هنوز آن تحول علمی بزرگ در علوم بویژه علوم انسانی صورت نگرفته است، چرا که وقتی فلسفه حیات انسان در گفتمان اسلامی با محوریت خداوند تعریف می شود، باید توجه به همه ابعاد و وجوه انسان، برعلوم انسانی حاکم شود و این قطعاً با ماهیت علوم در غرب که بهره ای جز لاشه علم ندارند و در نهایت دچار نسبی گرایی و نهیلیسم می شوند، باید متفاوت باشد.
دانشگاهیان باید آن نقطه آرمانی که قرار است جامعه به آن سمت و سو هدایت شود را مشخص کنند و دریابند آن نقطه ای که باید تلاش شود تا به آن دست یابیم کجاست دارای چه ابعاد و زوایایی است و دائم بررسی کنیم که آیا جامعه ای که می خواستیم بسازیم و می خواهیم بنا کنیم، همین است و اصلاً آیا ما در این مسیر هستیم.

سايت : آفتاب

بيشه بازدید : 47 چهارشنبه 04 مرداد 1391 نظرات (0)
آن وقتي که ما آمديم خيلي‌ها گفتند: آقا دانشگاه اسلامي يعني چه؟ اقتصاد اسلامي يعني چه؟! سياست اسلامي يعني چه؟! نه اين که مسخره کنند. هضم نمي شد. الان در حال هضم شدن است برخي پذيرفته‌اند که قابل طرح است. اين خود مساله اي است که مي‌شود سياست هم ديني باشد اقتصاد و ساير علوم انساني هم ديني باشد و اگر در علوم طبيعي انسان دخالت ندارد ولي در علوم انساني مي‌شود گفت که اين انسان است که با طبيعت و خواست خود با اراده و تمايلات خود و عقايد خود اين ها را ساخته و امروز در دنيا قبول شده‌است. بنابر اين ما مي‌گوييم مي‌شود اسلام را بگيريم از نظر علمي و من پيوسته تکرار مي‌کنم بنده فقطحوزه را کافي نمي دانم و دانشگاه تنها را هم کافي نمي دانم. امام فرمودند بايد هر دو باشد ما هم از اول همين را گفتيم. و شما هستيد که بايد کيفيت پياده کردن اين مسايل را با آن اصول کلي علمي تطبيق دهيد. چنانچه ديگران مسايل علمي‌شان را با مکاتب خود تطبيق و پياده مي‌کنند. ما چنين چيزي مي‌خواستيم که انشا الله به آن برسيم و انشا الله به زودي خواهيم رسيد که بهتر از اين مسايل را تطبيق کنيم و ببينيم براي دنيا هم مطالب و حرف تازه داشته باشيم و من چنين روزي را مي‌بينم.                                   
                                                                      آيت الله مهدوي كني
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 108
  • بازدید ماه : 123
  • بازدید سال : 279
  • بازدید کلی : 11,882
  • کدهای اختصاصی