loading...
افق (آينده ايران..)
بيشه بازدید : 74 چهارشنبه 29 شهریور 1391 نظرات (0)

گسترش فرهنگ وقف، یكی از عمده ترین فاكتور، انهدام تراكم ثروت در جامعه و ایجاد بستر مناسب برای رشد ارزشهای معنوی و الهی، در شكل توزیع عادلانه ی ثروت، محسوب می شود و با درك از همین نكته، یعنی موثریت ژرف وقف در توسعه ی اقتصادی، فكری، فرهنگی ومعنوی است كه اسلام دین مقدس توحیدی، برگسترش فرهنگ وقف بیش از هر چیز دیگر تاكید نموده است. (جوادی- 1380) سنت حسنه ی وقف یكی دیگر از افتخارات مكتب اسلام و از اهرمهای موثر اعتقادی و فرهنگی برای جبران نیازهای مادی و معنوی جامعه است. از صدها سال پیش تاكنون واقفان خیراندیش با اختصاص بخشی از اموال خود برای خدمت مستمر به جامعه در قالب روش پسندیده ی (وقف) كه بارزترین و روشن ترین مصداق احسان، انفاق، صدقه ی جاریه، تعاون و باقیات الصالحات است منشاء خدمات فراوان علمی، فرهنگی، هنری، رفاهی، بهداشتی در جامعه بوده اند كه وجود صدها درمانگاه، بیمارستان، مدرسه، دارالایتام، كتابخانه و هزارها مسجد، قنات، پل، آب انبار وغیره كه باید بطور دایمی حفظ و مورد بهره برداری قرار گیرد درسراسر كشورهای جهان و به ویژه ایران بهترین گواه و شاهد آن است. (ویژه نامه میراث وقف-1386).
نمونه ی دیگری از مصارف كه در بین موقوفات سالهای اخیر مشاهده می شود برای مساجد، بیمارستانها، ایجاد حمام، تعمیر حمام، احسان، تهیه پوشاك،‌ ایجاد دارالایتام، كمك به ایتام، پرورشگاه، كمك به دانشجویان، اطفال بی بضاعت، معلمین و مستخدمین مدرسه، كمك نقدی به افراد، لوازم تحصیل دانش آموزان بی بضاعت،‌ اعطای جوایز و وام و كمك، ورزش در مدارس، هزینه ی نفت و تعمیر حمام، احداث ساختمان برای افراد بی بضاعت، جهیزیه ی عروس، ازدواج، بیماران سرطانی، احداث منازل خانواده ی شهدا، احداث نانوایی، مستمندان وجیهه جنگ، احداث كتابخانه، خرید كتاب، امور خانواده ی شهید و

بيشه بازدید : 58 شنبه 18 شهریور 1391 نظرات (0)

بخشي از وقف‌ها، وقف قرآن باشد. مقداري که براي امام حسين(ع) وقف شده، براي قرآن نشده! قرآن و امام حسين (ع) با هم هستند. قال رسولالله(ص): «اني تارک فيکم الثقلين ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا کتاب الله و عترتي اهل بيتي و انهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض»

بيشه بازدید : 211 شنبه 18 شهریور 1391 نظرات (0)

اگر ماهيت وقف مانند ملک باشد و موقوف داراي شخصيت حقوقي باشد از ايقاعات است و نيازي به قبول ندارد. بنابراين نظريه‏ي وقف ازاله‏ي مالکيت است و عدم قبول موقوفه عليه ضرري بر حق وقف نمي‏زند. بلکه آنان را از انتفاع محروم مي‏کند. مرحوم محقق حلي مي‏گويد: «وقف ايقاع است ولي صدقه عقد است» شهيد اول در لمعه مي‏گويد ظاهر اين است که در مطلق وقف قبول شرط نيست يعني وقف ايقاع است. شهيد ثاني در شرح لمعه مي‏گويد: در اين مورد دو قول است: قول اول قبول شرط مي‏داند و ديگر قول را شرط نمي‏داند و مي‏گويد طبق اصالت عدم اشتراک اگر شک کنيم که آيا قبول در وقف شرط است يا خير اصل عدم اشتراک است و هم چنين وقف قطع مالکيت است و نياز به قبول ندارد. لذا از ايقاعات است.

عده‏ي گفته‏اند اگر وقف طرف مشخص داشته باشد بايد قبول شرط را بدانيم. زيرا طبق قاعده اگر بخواهيم چيزي را ملک کسي قرار دهيم، بايد او راضي باشد. عده‏اي از فقها وقف خاص را عقد و وقف عام را ايقاع مي‏دانند. در قانون مدني به پيروي از آن دسته از فقها که وقف را چه خاص و چه عام باشد عقد مي‏دانند در مورد صحت عقد وقف نيز مستقيما ماده‏ي مخصوصي ندارد ولي آن چه مسلم است با توجه به اين شرايط اساسي عقد در ماده‏ي 190 ذکر شده است لذا وقف نيز تابع موقوف خواهد بود.

تلقي و فهم فقيهان از وقف به رغم اينکه هنوز متکي بر تعاريف فقهاي قديم است و هنوز دستاوردهاي علوم مختلف مديريت، جامعه شناسي و اقتصاد به عنوان کارشناسي و موضوع شناسي وارد در تعريف فقهي وقف نشده، اما اين تعاريف کارآمدي و کارآيي مطلوبي دارند و مي توانند سازمان وقف را به سوي اهداف مقبول هدايت نمايند. البته متصديان دانش فقه بايد در کنار اتکا بر بنيادها و بنيه هاي فقه سنتي، از تجارب جديد علوم هم بهره ببرند و تلقي هاي خود را تا حدي متحول نمايند.

منبع : http://www.khorasannews.com/

بيشه بازدید : 59 شنبه 18 شهریور 1391 نظرات (0)

وقف در اديان ابراهيمي
وقف در ميان زرتشتيان

www.irib.ir.
بنظر مي رسد گذشتگان در فرهنگ خود به نوعي از تصرفات مالي شبيه وقف، آشنايي داشته اند و در تخصيص بخشي از اموال خود براي خدايان ومعابد انفاق مي کردند.در کتاب مذهبي زرتشتيان اوستا مي خوانيم: خشتي مچا اهورايي آييم درگوبيوددت واستارم.
((اهورا مزدا از کسي خشنود است که بينوايان را دستگيري کند)) درطبيعت برابري نيست ما بايد آن را يجاد کنيم خداوند متعال تمام افراد را يکسان نيافريد از اين جهت هميشه افرادي که از ديگران ناتوان تر وضعيف ترند مي يابيم. پيامبران الهي کمک کردن و رسيدگي به محرومان ومستمندان را از وظايف پيروان خود قرار داده اند.
در مذهب زرتشتي هر کس وظيفه دارد يکدهم درامد خود را صرف داد ودهش وخيرات وکمک به مستمندان کنندهمچنين بسياري از افراد نيکوکار زرتشتي قبل از مرگ تمام يا قسمتي از دارايي خود را ازقبيل: زمين، با،آب وخانه وقف مراسم گهنبار وخيرات ودادو دهش وکمک به فقرا وهم کيشان خود مي کنند. از سنن ايرانيان باستان که براي دادو دهش وخيروخيرات برگزار مي شد، مجالس شش اهنبار
يا گهنبار بود که پيدايش آن به اوايل پيشداديان مي رسد.
تاريخ نگاران اولين بنيانگذار گهنبار را جمشيد، شاه پيشدادي مي دانند درزمان او يا پس از ظهور زرتشت تغييراتي در روش گهنبار داده شد در ابتدا موبدان بخش هايي از اوستا را مي خواندند آنگاه سفره حام مي گستراندند وفقير وغني برسر سفره ئ گهنبار مي نشستند واز آن استفاده مي کردند.اين روش تا زمان انوشيروان ساساني ادامه يافت درزمان او به علت فاصله زياد طبقاتي بين مردم دگرزگوني هايي در ايين گهنبار به وجود آمد. شش گاهنبار يا گهنبار يا گاهانبار، به طور کلي اشاره به شش گاه يا شش هنگام از اوقات مختلف دارد که موقع آفرينش عالم وعالميا ن مي باشد.
در ايين مزديستي(يکتاپرستي) زرتشت، اين شش گاه يا شش هنگام را به شکرانه نعمت هاي خداوند متعال جشن مي گيرند و زرتشت مانند ايرانيان قديم، در اين جشن ها بذل وبخشش، دادو دهش، خير وخيرات و انفاق مي نمايند واحسان مي کنند وسپاس اهورا مزدا را بجاي مي آورند.درآمد ومنافع حاصله از موقوفه هاي گهنبار نيز در اين ايام صرف نيات خيرخواهانه ونيکوکارانه واقف مي شود.
گذشته از اينکه اين شش هنگام موقع خلقت جهان وساير موجودات ومخلوقات مي باشد، انسان در اين روزها نيز از کاروکوشش خود نتيجه به دست مي آورد وفايده ميبرد، ازقبيل برداشت محصول وبدست آوردن ميوه ها وخوراکها وغيره.هرکدام از اين جشنها که درشش موقع انجام ميگيرد، به مدت پنج روز ادامه مي يابد ودوروز آخرآن از همه مهمتر وگرامي تر است ودر واقع چهارروز اول را به مقدمه جشن مي دانندوجشن مراسم حقيقي درروز پنجم برپاست.هنگام فتح شوش دربقعه ي دانيال پيامبر سندي به دست آمد که به موجب آن گنجي براي پرداخت وام هاي بدون ربح يافته بودوخليفه دستورداد که گنج به دست آمده به بيت المال منتقل شده، طبق اختصاص دستور مندرج در سند عمل شود.

وقف در ايران باستان

مصطفوي رجالي/1351/ص 17 به بعد.
درايران باستان وقف به معني امروز وجود نداشته بلکه امور خير به عنوان نياز و پاره اي ازآنها بدون توجه به اجر وپاداش دنيوي يااخروي انجام مي يافته است.واگر امروز ما موقوفاتي را به نام زرتشتيان درکنار وگوشه ايران مي بينيم به تقليد از اسلام بوده است. آنان درمواقعي خاص اموال خود راوقف مي کردند تا از غصب آن جلوگيري کنند و بعلاوه مال آنان بين خودشان باقي بماندو به تصرف مسلمين در نيايد. وقف در ايران باستان به سه دسته بوده است:
1- اشوداد: بخشيدن درراه دين يا بخشي درراه خدا 2- نياز: تهيه لوازم معبد وپرستشگاه ودراختيار معبد قرار دادن آن لوازم
3- گهنبار: زرتشتيان معتقدند که اهورا مزدا دنيا را در شش روز آفريد وآن روزها را جشن مي گرفتند که توضيح آن بيان شد.
نمونه هاي ديگري از وقف در ايران باستان مشاهده شده که عبارتند از:
1- بخشش براي نيازمندان ومستحقان 2-خيرات براي درگذشتگان 3-خيرات براي کفاره ي گناهان
پس به طورکلي زرتشتيان نيز به اين امر(وقف) واقف بوده وخود را ملزم به اين امر مي دانستند هر چند وقف درآن زمان تفاوت بسياري بازمانهاي بعد دارد.

وقف در ميان يهوديان

قوم يهود مردمي گمراه وخودخواه بوده اند گرچه آنان خود را(قوم برگزيده خدا)مي دانند.احکام جزايي وحقوقي آنان بدون شک متأثر ازفرهنگها، مذاهب واديان مجاور است،احکام وقوانين جامعه ي مصري،جامعه ي بابلي وجامعه ي ايراني درتورات راه يافته است. **زيرنويس=مبلغي آباداني/1376/ج2/ ص 631.@ قانون ارث در دين يهود بسيار محدود است ودر تورات کمتر سخن از ارث رفته است. **زيرنويس=توفيقي/1379/ص93.@.
بطورکلي عبادات يهود درقرباني خلاصه ميشود که عبارتند از:
1- قرباني بي کوريم: يعني نخستين فرزندذکور،اولين مولود ازاغنام واحشام،اولين محصول، اولين ميوه و... که بايد آنها را به عنوان قرباني بدهند به اين صورت که نخستين ها را از هرچيز بايد به روحاني بدهند واو آنهارا با تشريفات ويژه اي مي سوزاند ولي فرزند اول خود را از او مي خرند.
2- قرباني دائمي: که در اغلب اعياد مرسوم است وقرباني را مذبح مقدس (قدس الاقدس)براي رضايت يهوه قرباني ميکند.
3- قرباني کيپور: کفاره، هرگاه کسي گناهي مرتکب شود بايد قرباني بدهد
همچنين يهوديان اعياد مذهبي خاصي دارند که در اين ايام بايد هرفرزند ذکور درحظور يهوه هديه ي خود را باخوشحالي بگذارد و... درعيد فصح نيز اعمال خاصي را براي مراسم قرباني انجام مي دهند در عيد سبت که روزآزادي انسان است چون يهوديان به اين امر قائلند که يهوه در شش روز جهان را پديد آورده است و درروز سبت (شنبه) بايد استراحت کرد.
1- سبت غلام: هرغلام يا کنيز اسرائيلي که شش سال خدمت کرد در سال هفتم بي قيمت آزادش کن، زيرا سال آزادي بردگان است.
2- سبت دين: اگرتا شش سال رفيق تو که مديون تواست اداي قرض ننمود، با سال هفتم نبايد از او مطالبه کنيد که اوديگر بدهکار نيست
3- سبت سالها (يوئيل)که روز وسال استراحت عموم مردم است اراضي پس از گذشت 49 سال به قيد قرعه بين بني اسرائيل تقسيم ميشد چراکه آنان زمين را ملک يهوه وخود را ميهمان وغريب او ميدانند.
طبق تورات هرهفت سال يکبار بايد وام ها را بخشيد وکارهايي انساني ازقبيل آزادکردن بردگان اسرائيلي ومانند آن انجام داد نام عبري اين سال شميطا به معناي رهاکردن است که مي توان اين اعمال را نمونه اي از وقف يا بخشش يا نوعي انفاق تلقي نمود البته در دين يهود اخلاقياتي وجود دارد که برخي از آنها با موضوع ما بي ارتباط نيست ودر بردارنده نوعي انفاق وبخشش مي باشد مانند: **زيرنويس=مبلغي آباداني/1376/ج 2/ صص 632 و 633.@.
1- غريب نوازي، دستگيري از ناتوانان وايتام (غريب را ميازار؟ بياد آور که در سفر غريب بودي
2- بر کارگران که فقير ومسکين اند،خواه از برادرانت وخواه از غريبان، ظلم وستم روا مدار
3- برادر خود را براي سود قرض مده وبراي سود آذوقه مده وبراي سود کمک مده
4- اگر به فقيري نقدي قرض دادي، ربا وسود از او مگير
فرقه ي اينسيان نيز يک فرقه يهودي بوده اند که بسيار اهل عبادت ورياضت وانزوا بوده اند ودر زندگي اجتماعي به يک معاش جمعي قائل بوده واموال خودرا متعلق يه عموم مي دانستند وغسل تعميد نزد ايشان نشانه پاکي وتوبه از گناه شمرده مي شد. **زيرنويس=همان/ ص 672.@.
تمام اين مطالب بيانگر آن است که در دين يهود نيز اعمال عبادي که انجام ميشده اگرچه تحت عنوان وقف نبوده ولي نوعي انفاق وعطيه محسوب مي شده است.

وقف در ميان مسيحيان

 

بيشه بازدید : 59 سه شنبه 31 مرداد 1391 نظرات (0)

در فقه اسلامي وقف، اگر چه وقف به عام و خاص تقسيم شده است. و وقف خاص هم باز به وقف برشخص و اشخاص مانند اولاد واقف، و يا طبقه خاص مانند دانشمندان و طلاب و دانشجويان تقسيم شده است. اما هر وقفي که نفع آن عمومي و ناظر به اولويت هاي جامعه باشد، ارزش گذاري شده است اما در مصرف وقفي که خود افراد زيادي را پوشش مي دهد اما مصاديق گوناگوني دارد آيا براساس عدالت به همه افراد داد، يا پاي ارزش به ميان مي آيد و هر که نياز و از اولويت بيشتري برخوردار است، ترجيح دارد. چون وقف عام هم گاه به صورت محدود مانند بيماران و يا در ماندگان جاده اي خاص (زيارتي، علمي) و يا همه بيماران وقف مي شود. در صورتي که از قسم نخست باشد، گاه بگونه اي است که بايد در ميان انواع بيماري ها، بيماري را انتخاب کرد که درمان آن دشواري بيشتري دارد، يا به لحاظ روحي و رواني نياز به حمايت بيشتري طلب مي کند، يا انگيزه براي معالجه آن کمتر است. در حالي که آيات ناظربه وقف عام مي تواند تحت مصداق سبيل الله و صدقه و حسنه و ديگر مفاهيمي باشد که در شبکه معنايي وقف در آغاز اشاره شد، اما اين واقفان و متوليان هستند که در ميان ده ها مصرف شامل وقف، در مرحله اي تاريخي به آنهايي تکيه کنند که در آن مقطع تاريخي اولويت بيشتري دارد و آن را انتخاب کنند که چنين ضرورتي اقتضا مي کند.

بيشه بازدید : 49 سه شنبه 31 مرداد 1391 نظرات (0)

هرچند برخي از ثروتمندان و حاکمان وقف را ابزار مناسبي براي حفظ املاک و ثروت و منبعي براي تأمين معيشت فرزندان و نسل هاي بعدي خود، يا فرار از ماليات و يا مصادره اموال مي ديدند، که فضاي وقف را در برهه اي تاريخي مشوش کرده است و اگر منهاي اين نيت ها باشد، وقف بر اولاد اشکالي ندارد، براي صيانت مالکيت خصوصي اين گونه پيش بيني تأييد شده است؛ بويژه اگر مقدمات آن درست باشد، اما نکته مهم اين است که در قرآن کريم محوريت انفاق و صدقه در راه هاي عمومي است، وجهت گيري مهم آنها، آن صدقه اي است که هم بماند و هم دائمي باشد. هم نيک و مفيد باشد وهم ناظر به يکي از ضرورتها و نيازهاي جامعه و عمومي باشد. انساني که هم داراي مال فراوان و فرزندان بسيار است، آنچه براي او مي ماند، چيزهايي است که باقيات صالحات و مفيديت اجتماعي داشته باشد: وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا (مريم/76). نيکي هاي ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگار بهتر و از جهت پاداش بهتر و خوش فرجام تراست.
بسا افرادي خداشناس و ثروتمند فرزندان شايسته داشته باشند، ولي پس از مرگ آنها، چون صدقه جاريه اي از خود برجاي نگذاشته، با مرور زمان از ياد رفته اند و ورثه با گذشت زمان و گرفتاري هاي زندگي هيچ يادي از پدر و مادر خود نکنند. آنچه براي اين پدر و مادر مي ماند، اموال و ثروتي است که ديگران از آن فايده ببرند و وسيله ياد کرد آنها شود. از اين رو قرآن ياد آور مي شود: الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً. (کهف/46). نيکي هاي ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگار بهتر واز نظر آرزوها بهتر است. و مانند شجره طيبه اي است که اصل آن ثابت و شاخه ها و فرع آن در آسمانها است. (ابراهيم/24) هرآنچه انفاق کنند يا هر عهد و نذري را که کرده باشند خداوند آن را مي داند و پاداش آن را مي دهد. البته براي کساني که به خود ستم مي کنند، و از اموال خود انفاق نمي کنند، ياوري نخواهد بود: وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ. وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ (بقره/270).

 

بيشه بازدید : 56 دوشنبه 30 مرداد 1391 نظرات (0)
صفحه اختصاصي حديث و آيات قال الله تعالي : وَالباقِياتُ الصّالِحاتُ خَيرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَواباً وخَيرٌ أمَلاً ؛ حديث

قال الله تعالي : و نيكى‏هاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و اميدوار كننده‏تر است .

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :با مرگ انسان ، رشته عملش قطع مى‏شود ، مگر از سه چيز : صدقه جارى (وماندگار) ، دانشى كه مردم از آن بهره‏مند شوند ، و فرزند نيكوكارى كه برايش دعا كند .

امام على عليه‏السلام :صدقه و وقف دو ذخيره‏اند ، آنها را براى روز خودشان (قيامت) وانهيد .

امام صادق عليه‏السلام :پيامبر خدا اموالى را صدقه داد و آنها را وقف كرد .

امام صادق عليه‏السلام : پيامبر خدا غنايم را تقسيم كرد . قطعه زمينى به على رسيد . على در آن زمين چشمه‏اى حفر كرد و چشمه به آب رسيد . . . حضرت فرمود : «اين صدقه (و وقفى) است كه آن را به طور قطعى (از ملك خويش) جدا كردم و به حاجيان خانه خدا و در راه‏ماندگان حجّ، مخصوص گردانيدم ؛ نه فروختنى است ، نه بخشيدنى و نه ارث بردنى .

بيشه بازدید : 40 چهارشنبه 04 مرداد 1391 نظرات (0)

1- نقش وقف در تحقق هدف اصلي و اولي:

چنانچه پيش از اين گذشت، هدف اساسي و اصلي همه‌ی نظام‌هاي اسلام، از جمله نظام اقتصادي اسلام، كمال ابدي يعني تقرب الي الله است. از ديدگاه قرآن كريم روايت‌هاي معصومين(ع) انفاق‌هاي مالي چه واجب و چه مستحب براي نيل به اين هدف نهايي نقشي بس عظيم و اساسي دارند كه به عنوان نمونه، در اين جا مواردي يادآوري مي‌شود:

1) قرآن كريم در موارد متعددي از انفاق به عنوان جهاد مالي در كنار جهاد با جان، ياد كرده است، مانند: مؤمناني كه بدون عذر از جهاد بازنشسته‌اند با آنان كه با مال و جان خود در راه خدا جهاد مي‌كنند، برابر نيستند، خدا مجاهدان به مال و جان را بر نشستگان برتري بخشيده است.

2) در موارد متعدد هدف از ماليات‌ها و انفاق‌هاي مالي در اسلام، از جمله زكات و وقف در نزد بسياري از فقيهان قصد قربت است. اين انفاق‌ها، گذشته از جنبه اقتصادي، همانند نماز و روزه عبادت هستند، و غرض اصلي از عبادات قرب الهي است. به پرستش خداي خود مشغول باش تا يقين بر تو فرا رسد.

3) در بسياري از آيات قرآن كريم، به دنبال واژه‌ی «انفاق»، واژه‌ی «في سيبل الله» و مانند آن ذكر گرديده است. به عنوان نمونه:

«مثل آنان كه مالشان را در راه خدا انفاق مي‌كنند و در پي آن منتي نگذارند و آزاري نكنند، آن‌ها را پاداش نيكو نزد خدا خواهد بود».

4) در آياتي از قرآن كريم، هدف روشن انفاق و گرفتن صدقه، تزكيه‌ی نفس و رسيدن به «بر» و نيكي ذكر شده است. در سوره‌ی آل عمران مي‌فرمايد:

«هرگز به مقام نيكوكاران و (خاصان خدا) نخواهيد رسيد، مگر آن كه از آنچه دوست مي‌داريد (و بسيار محبوب است) انفاق كنيد».

شأن نزول اين آيه، وقف و صدقه است. با نزول اين آيه كساني چون ابوطلحه‌ی انصاري به فكر صدقه دادن و وقف كردن بهترين اموال خود افتادند. اين آيه، راه رسيدن به «بر» را انفاق چيزهايي دانسته كه مورد علاقه و محبت انسان است و روشن است كه «بر» چه به معناي ثواب از جانب خدا و يا انجام فعل خيري كه پاداش الهي را به دنبال دارد،

مصداق اصلي و حقيقي آن، قرب الهي و سعادت و كمال ابدي انسان خواهد بود.

در آيه‌ی، اي رسول! از اموال مؤمنان صدقات را دريافت دار تا با آن صدقه‌هاي نفوس آن‌ها را (از پليدي و... پاك و پاكيزه سازي و...)هدف از دريافت صدقه از مؤمنان تطهير و تزكيه‌ی نفوس آن‌ها به وسيله‌ی صدقه (و انفاق مالي) دانسته است. علامه طباطبايي در اين باره مي‌نويسد:

تطهير يعني ازاله‌ی اوساخ از يك چيز تا وجود آن صاف گردد و براي نشو و نما و ظهور آثار و بركات، مستعد و مهيا گردد و تزكيه عبارت است از: رشد دادن و اعطاي رشد به آن به وسيله لحوق خيرات و ظهور بركات، همانند درختي كه قطع زوايد از فروع و شاخه‌هاي آن، باعث زيادي در حسن و نمو آن و نيكويي ميوه‌هايش مي‌شود. از اين رو، جمع بين تطهير و تزكيه در آيه از تعابير لطيف است.

بنابراين همه‌ی انفاق‌هاي مالي، از جمله وقف، براي انسان به منزله هرس كردن درخت از اضافات است كه او را در مسير نيل به هدف اصلي و نهايي‌اش ياري مي‌دهد و در اين جهت به او سرعت مي‌بخشد.

 

2 - نقش وقف در تحقق اهداف فرعي اقتصاداسلامي

تأثير وقف بر استقلال اقتصادي (و سياسي) و رشد و توسعه

وقتي سخن از تأثير وقف بر استقلال اقتصادي و رشد و توسعه مطرح مي‌شود، هرگز به اين معنا نيست كه وقف به تنهايي مي‌تواند همه‌ی ابعاد و زواياي گوناگون اقتصاد يك ملت را دربرگيرد، به طوري كه بر اقتصاد كشور به منابع مالي ديگر نيازي نباشد، بلكه منظور اين است كه وقف به عنوان يك سرمايه‌ی عظيم مالي مي‌تواند در اين سمت و سو داراي نقش سازنده و قابل توجه باشد. همچنين به اين معنا نيست كه برخلاف اهداف واقفان، درآمد وقف را از موارد اصلي مصارف آن كه در وقف‌نامه‌ها آمده است، منحرف كنيم و آن‌ها را در راه تحقق استقلال اقتصادي و رشد و توسعه به كارگيريم و به مصرف برسانيم.

حقيقت اين است كه مي‌توان سرمايه‌هاي عظيم وقف را نيز همانند ديگر سرمايه‌ها با رعايت همه‌ی جوانب وقف، موازين شرع اهداف واقفان را در جريان فعاليت‌هاي توليدي و خدماتي قرار داد و آن‌ها را از حالت ركود به حالت تحرك و پويايي هدايت كرد تا به اين وسيله به رشد و توسعه و استقلال اقتصادي (و سياسي) كشور كمك شايان و قابل توجه باشد و همچنين بر سرمايه‌هاي اوقاف افزوده شود كه اين امر يقيناً در راستاي اهداف واقفان است...

منبع سايت :  حوزه

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 14
  • باردید دیروز : 30
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 147
  • بازدید ماه : 162
  • بازدید سال : 318
  • بازدید کلی : 11,921
  • کدهای اختصاصی