اگر تبلیغ دین نباشد، عالم عبث و بیهوده است. تبلیغ فقط راز کربلا نیست، بلکه راز هستی هم هست. تبلیغ دین تنها مسئولیت و رسالت پیامبران الهی است. در آیات کریمه قرآن خداوند متعال به رسول اکرم(ص) میفرماید: «تو هیچ وظیفهای جز ابلاغ نداری»
در تبیین جایگاه تبلیغ، سه نکته را میتوان بیان کرد:
1. نقش حیاتی تبلیغ در شهادت امام حسین(علیه السلام)
2. رسالت منحصر به فرد پیامبر
3. وابسته بودن عالم هستی به تبلیغ
اگر امکان تبیلغ از بین برود عالم به پایان میرسد. یعنی زمانی حیات عالم معنا دارد که زمینه برای امکان ابلاغ دین باشد.
تبلیغ دین برای عموم مؤمنین یک وظیفه نیست، بلکه در حکم یک ویژگی است. یعنی ناخواسته این عمل را انجام میدهند. اساساً شیعه بدون تبلیغ نمیتواند زندگی کند. جامعۀ الان ما بیش از هر زمانی نیاز به تبلیغ دارد. اگر جوانان مذهبی و متدین ما که خودشان اهل نماز اول وقت و روضۀ امام حسین(علیه السلام) هستند، به اندازه یک شیعۀ حداقلی توان تبلیغ داشته باشند، ما به سرعت جهان را خواهیم گرفت.
راه های روشهای تبلیغ دین
عملیات تبلیغ دین به روشهای مختلف برای همۀ آدمهاست. همه میتوانند دین را تبلیغ کنند. در بسیاری از مواقع تبلیغ دین به روش امر به معروف و نهی از منکر است. اما گاهی امر به معروف و نهی از منکر نمیخواهد، نصیحت میخواهد. بسیاری از مواقع نصیحت لازم نیست، باید موعظه کرد، گاهی فقط اطلاعرسانی لازم است. گاهی اطلاعرسانی لازم نیست، درد و دل میخواهد. گاهی درددل نمیخواهد، ابراز احساسات تبلیغی کفایت میکند. لذا تبلیغ دین منحصر به سخنرانی کردن نیست، روشهای زیادی دارد.
راههای تبلیغ در زندگی روزمره
گاهی از اوقات فقط از راه چهره به چهره و رفاقت میتوان اثر گذاشت. لذا یکی از راههای تبلیغ، برقراری رابطۀ نزدیک و رفاقت کردن است. گاهی برای تبلیغ دین باید رفاقتی برخورد کرد. مثلا بعضیها فقط از طریق شما که فامیلشان هستید، دستشان گرفته میشود. بعضی از همسایههایتان اگر شما بروید سراغشان هدایت میشوند.
اگر انسان عرق تبلیغ دین داشته باشد، در زندگی روزمره راههای زیادی برای تبلیغ دین پیدا میکند. ممکن است با گذاشتن یک نوار روضه در ماشین ذکر اباعبدالله الحسین(علیه السلام) را تبلیغ کنید. یا با نصب پرچمی بر در خانهتان، یا آرمی بر روی ماشین. با این تبلیغ کردن، شما اثر گذار خواهید بود.
امر تبلیغ را منحصر به سازمان نبلیغات اسلامی و صدا و سیما نکنیم. اثری که در تبلیغ چهره به چهره وجود دارد، هیچگاه در صدا و سیما نیست.
چند نکته در مورد آداب تبلیغ
1. روایتی است از امام صادق(علیه السلام) که میفرمایند:«کسی که میخواهد کار تبلیغی بکند باید به تفاوت اخلاقها آگاه باشد» مثلاً دو نفر که هر دو اهل دروغ گفتن هستند با هم متفاوتند، لذا برخورد خداوند با آنها یکسان نیست.
2. بدانید که بدترین انسانهایی که به دست شما هدایت میشوند، چه بسا از خود شما بهتر باشند. حتی کسانی که به وسیله شما هدایت نشوند، شاید بهتر از شما باشند. امام صادق میفرمایند:« اگر کسی دربارۀ کسی بدی بگویید خدا این را نمیبخشد. خداوند نه تنها او را میبخشد، بلکه وزر و وبال اعمال او را در گردن فردی که اینگونه گفته میاندازد. که چرا به کرم خداوند خود بیاحترامی کردید» البته این غیر از امثال کسانی که غزه را به خاک و خون کشیدند، و دشمنان دین و اهلبیت اند. حساب اینها جداست.
3. حضرت امیر(علیه السلام) در یکی از روایاتشان به نکته ای دیگر از نکات تبلیغ اشاره میکنند و می فرمایند« قلب انسانها دارای اقبال و ادبار است، وارد شوید از طرف اقبال آن، پس همانا اگر قلب ادبار داشته باشد کور میشود» ببینید کدام درب دلش باز است. گاه میبینید که باب الحسینِ دلش باز است. از همان جا بروید و کار تبلیغی انجام دهید.
مارتین سلیگمن روانشناس معروف و استاد دانشگاه پنسیوانیا، اشاره میکند که علم روانشناسی در طول قرن بیستم عمدتاً به اختلالات روانی از جمله اضطراب، افسردگی، یأس و ناامیدی توجه کرد و از توجه به عواطف مثبت انسان غافل شد. بنظر او انسان دارای نیمه مثبت و نیم? منفی است و اکنون هنگام آن است که به جنبههای مثبت وجود انسان توجه شود و علاوه بر آسیبپذیریها به توانمندیها و استعدادهای انسان نیز توجه شود. در محور این نیمه مثبت، امید به آینده قرار دارد.
آدمی نیازمند امید به آینده است.
از این رو باید روزنههای امید را کشف کرد و به انسان نشان داد. به این منظور سلیگمن رو به مذهب میآورد و برای نخستین بار باب فضائل را در علم روانشناسی میگشاید. او به جدال روانشناسی و دین در طول قرن بیستم خاتمه میدهد و این دو را در کنار هم و بعنوان یار و یاور هم و در خدمت انسان قرار میدهد. او راز شاد زیستن را در رضایت از گذشته و امید به آینده میداند. در این مقاله تلاش شده است بابی برای امید به آینده بر مبنای قرآن کریم گشوده شود.
یکی از مهمترین نیازهای روانی انسان امید به آینده است. ادام? زندگی منوط به امید به آینده است. امید به آینده به انسان انگیزه، شادابی و نشاط میدهد. امید واقعی با خیالپردازیهای واهی متفاوت است. خوش خیالیهای غیر واقع بینانه، موجب خسران و پشیمانی میشوند.
امید به آینده، با فلسفه زندگی رابطه دارد. کسانی که فلسف? زندگی خود را بر مبنابی پوچگرائی قرار میدهند، ناامیدی را به دیگران القا میکنند. فلسفههای ساخت ذهن بشر، زایند? ذهن محدودی هستند که بدون آگاهی از آینده، امید یا ناامیدی را القا میکند. این ادیان الهی هستند که میتوانند نوید بخش امید به آینده در سایه ایمان، پرهیزکاری و عمل صالح باشند. تنها آفریننده از آینده خبر دارد و تنها اوست که میتواند به مؤمنان بشارت امید به آینده و به کافران انذار دهد. بنابراین امید به آینده به مشیت الهی مربوط میشود. مشیت الهی بر این قرار گرفته است که کسانی که در مسیر الهی قرار دارند، پیروزی و رستگاری را امید داشته باشند اما دیگر نمیتواند نوید بخش امید به آینده باشد. زیرا لذت پرستی در نهایت به پوچی منجر میشود انسان با ناگزیر باید لذتهای مادی را رها کند.
برای پاسخ به این سوال باید به مفهوم مهمی به نام آینده نگری بپردازیم.
آینده نگری:
برخی
فکر می کنند آینده نگری به معنی غیب گویی است و با چنین برداشتی افراد
آینده نگر و نتایج فعالیت آ ن ها را مورد تمسخر قرار می دهند. در حالی که
آینده نگری یعنی پیش از آن که رویدادی به وقوع بپیوندد یا سناریویی به
واقعیت تبدیل شود، به آن واکنش نشان دهیم؛ یعنی «واکنش» پیش از وقوع
رویداد، به عبارت دیگر آینده نگری یعنی واکنش به رویدادها پیش از واقعیت
یافتن آن ها.
آینده نگری تلاشی سیستماتیک برای بررسی درازمدت آینده علم، فناوری، اقتصاد، محیط و جامعه به منظور شناسایی پدیده های نوظهور و حوزه های زیربنایی تحقیقات استراتژیک است که بیشترین منافع اقتصادی و اجتماعی را در برداشته باشد. بنابراین در جهان امروز، آینده پژوهی و آینده نگری یک ضرورت است. پیش بینی می شود که در هزاره سوم، زمینه برای مطالعات آینده پژوهانه افزایش یابد.
پیشینه آینده نگری در جهان:
آینده
نگری اولین بار به دلیل یک ضرورت نظامی در سال 1948 در موسسه « راند» در
آمریکا مطرح شد. عمده این مطالعات بر مبنای پیش بینی بود که سعی در شناخت
وقایع احتمالی جنگ داشت و بعدها در مسائل غیر نظامی و اقتصادی نیز به کار
رفت. از دهه 80 به بعد، مفهوم آینده نگری در سیاست گذاری جای گرفت.
برای نخستین بار، ژاپنی ها در دهه 80 از آینده نگاری به عنوان ابزار سیاست گذاری استفاده کردند. چندین دهه است که در سازمان های دولتی و خصوصی، برنامه های آینده نگاری در مقیاس های بخشی، منطقه ای و ملی و در حوزه های مختلف علم، فناوری، فرهنگ، محیط زیست و غیره اجرا می شود، ولی در سال های اخیر زمینه و چشم انداز این برنامه ها بر حوزه علم و فناوری تمرکز داشته و اکنون آینده نگاری علم و فناوری ابزار تصمیم گیری دولتی در محیط سیاست علم و فناوری است.
دورنمای آینده از نظر اسلام، دورنمایی امیدبخش و لذت بخش است و در آن مسئله ایجاد و پدید آمدن حکومتی خدایی است که سراسر جهان را فرا گیرد و مناقشات و اختلافات را از میان بردارد و بشریت را به کعبه مقصود برساند. دیدگاه اسلام درباره آینده دیدگاهی است روشن، همه فهم، صریح و قاطع، نشان دهنده ثبوت حق و استواری حقیقت و دوری از اندیشه های تعصب آمیز.
اسلام معتقد است در آینده ای دور یا نزدیک، واقعیت های جامعه تحول می یابند و زندگی سر و صورتی دیگر پیدا خواهد کرد، نظامات عوض خواهند شد و وضعی پدید خواهد آمد که ظلم و فساد و ظالم و فاسد از میان خواهند رفت، حق و عدالت پا خواهد گرفت، مردم مزه شیرین کامی، پیروزی و موفقیت را خواهند چشید و نابسامانی و درگیری، جور و تبعیض، خودمداری و خودپسندی از جامعه ریشه کن شده و صلح و صفا به جای آن خواهد آمد.
اسلام بر پایه یک نیاز فطری و با استدلال حکیمانه بر این اعتقاد است که اگر قرار باشد جامعه بشری به بهترین شیوه اداره شده و بشر روح صلح، امنیت و سعادت واقعی را به خود دیده و راه رشد و تکامل را طی کند، راهش این است که همگان تحت حکومت واحد جهانی مبتنی بر قوانین آسمانی اسلام در آیند.
در آیه 55 سوره نور به این وعده بزرگ خداوند اشاره شده؛ آنچنان که می فرماید: «خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، وعده داده است که اینان را همانند پیشینیان خود در زمین خلافت بخشد.»
بر این اساس، پایان جهان به نیکی رقم خواهد خورد و بندگان صالح خداوند به خلافت بر زمین خواهند رسید و ایمان و امنیت در سراسر زمین منتشر خواهد شد.
در این آیه از قرآن، خداوند به آینده نوید می دهد و آینده دنیا را روشن توصیف می کند و به اهل ایمان و مردمی که عمل شان صالح و شایسته است وعده می دهد که عاقبت دنیا به دست آنها بوده و ایشان هستند که در نهایت بر دنیا حکومت می کنند.
در این زمان است که دین الهی و معنویت در همه مکان ها حاکم می شود و مادی گرایی ها، مادی پرستی ها و خودخواهی ها از بین خواهد رفت.
از این رو باید اعتقاد داشت که عاقبت این دنیا با توحید (یعبدوننی لا یشرکون بی شیئا) و امنیت (لیبدلنهم من بعد خوفهم أمنا)گره خورده.
منبع : سايت راسخون
انسان در گردش گردونه روزگار با مشكلات عدیده و دست اندازهای جاده پر پیچ و خم زندگی روبرو است. در این میان, عقل تنها چیزی كه به یاری انسان میشتابد. عقل موهبتی الهی است كه وجه تمایز انسان از سایر خلایق و موجودات شمرده میشود.
عقل انسان عاقل در توقف گاه هایی از تاریخ جلوه گر میشود. یكی از این مواقف, به هنگام روبه رو شدن با حوادث است. آینده نگری یكی از بهترین دلایل بر قوت عقل است. حدیث ذیل مهر تأییدی بر گفته ما است; حضرت علی(ع) میفرماید: راهنماترین دلیل و نشانه بر انبوهی عقل, حسن تدبیر است.(1)
مفهوم آینده نگری
الف) تعریف لغوی: آینده نگری تقریباً معادل لفظ تدبیر در عربی است. (تدبیر در اصل از دَبْر (بر وزن ابر) به معنای پشت سر و عاقبت چیزی است. بنابراین, تدبیر به معنای بررسی كردن عواقب كارها و مصالح را سنجیدن و بر طبق آن عمل كردن است.(2)
ب) تعریف اصطلاحی: آینده نگری یعنی گسترش افق دید خود و دیدن پشت پرده مسائل و هم چنین زمانی كه شخص در آن است; یعنی در زمان حال, آینده را دیدن كه نتیجه آن, چاره اندیشی برای رخدادهای احتمالی است.
ج) تعریف روایی: امام علی(ع) در بیان تعریف دوراندیشی میفرمایند: (الحزم, النظر فی العواقب ومشاورة ذوی العقول;3 دوراندیشی, نگاه كردن به عاقبتهای كار و مشورت كردن با خردمندان است). این دو بیت زیبا از نظامی به نحوی مفهوم آینده نگری را روشن میكند.
در سر كاری كه درآیی نخست
رخنه بیرون شدنش كن درست
تا نكنی جای قدم استوار
پای منه در طلب هیچ كار
برگرفته از : http://www.taknaz.ir/news_detail_572.html
در این جا لزوم آینده نگری را به كمك منابع بزرگ اسلامی بیان میكنیم.
الف) قرآن: رجوع به آیاتی در این زمینه هم چون: (ثم استوی علی العرش یدبر الامر),4 (یدبر الامر یفصل الآیات),5 (یدبر الامر من السمأ الی الارض)6 و… ما را به این نكته رهنمون میسازد كه تدبیر و آینده نگری از صفات قدسی و ربوبی حضرت حق است. این مهم با عقیده شیعه در مسائل كلامی هم چون قضا و قدر, بدأ و دیگر مسائل بی ارتباط نیست.
ب) روایات: ائمه(ع) در گفتار و كردار این مسئله را تأكید كرده اند. حضرت علی(ع) میفرماید: (اعقل الناس انظرهم فی العواقب; عاقلترین مردم كسی است كه نگاهش به عواقب امور بیشتر از دیگران باشد).
ج) ادعیه: در دعای معروف تحویل سال میخوانیم: (یا مدبر اللیل والنهار یا محول الحول و الاحوال. همه اینها دلیل بر این است كه تعالیم اسلامی به آینده نگری بسیار اهمیت داده است.