loading...
افق (آينده ايران..)
بيشه بازدید : 91 سه شنبه 21 شهریور 1391 نظرات (0)

از ديدگاه شهيد بهشتي، عواملي که جوانان را دچار آسيب هاي روحي و رواني کرده، آنها را در معرض ابتلاء به بيماري هاي گوناگون اخلاقي قرار مي دهد، که عبارتند از:
1-احساس يأس و دل سردي
هر جوان حق دارد از زندگي خود لذت ببرد.
برنامه ريزي و فرصت دادن به خود براي تفريح، بخش مهمي از مراقبت خويش است، و به زندگي تعادل مي بخشد.
شادي يک رکن طبيعي و نشان زنده بودن و ثمره ي افکار مثبتي است که بر شکل گيري سرنوشت جوان تاثير به سزايي دارد، در حالي که افکار يأس آلود جز ايجاد موانع و مشکلات بر سر راه جوان، کار ديگري صورت نخواهد داد.
هر اندازه روحيه جوان محکمتر باشد، در برابر رويدادهاي تلخ مقاومت فزونتري نشان خواهد داد، و کمتر در معرض تهاجم طوفان هاي خشم و نفرت و بخل و حسد و انتقام جويي قرار خواهد گرفت. شور و نشاط، موتور حرکت و عمل است. بدون آن هيچ طرحي به مرحله تحقق نمي رسد.
شور و نشاط است که انرژي ها را تجهيز مي کند، و به صورت يک کاسه در مي آورد تا بتواند جوان را از تمام موانع گذر دهد. اگر گفته اند که ايمان کوه ها را از جا مي کند، در مورد شور و شوق نيز مي توان گفت که آن نيز تمام موانع را از سر راه بر مي دارد. شهيد بهشتي اولين مطلبي را که به صورت مستقل بر اساس قرآن و سنت مورد تحقيق و مطالعه قرار داد، «موضوع تفريح و شادابي در زندگي » بوده است. وي در مورد انگيزه ي اين کار مي فرمايد:
«يادم مي آيد که حدود چهارده پانزده ساله و در آغاز بلوغ بودم و تحصيلات علوم اسلامي را هم تازه شروع کرده بودم به حکم آن نشاط و شادابي که انسان درآن سن دارد پيش يا بعد از مباحثه، و پيش يا بعد از درس، دوستاني مي گفتند و مي خنديدند و مي گفتيم و مي خنديديم. يکي از رفقا با من هم مباحثه بود، ولي سن او از من چند سال بيشتر بود، و شايد درآن موقع بيست و يکي دو سال داشت. او بازار را رها کرده، و به تحصيل علوم اسلامي رو آورده بود، و بزرگ شده در جلسات مذهبي معمولي، مثل هيات ها بود. وقتي ما مي خنديديم ايشان مي گفت: فلاني، حالا که آغاز دوران تحصيل علوم اسلامي است بهتر است که خودمان را عادت بدهيم که نخنديم، يا کمتر بخنديم گفتم: چرا؟ گفت: خوب آيه قرآن است: «وليضحکوا قليلا و ليبکوا کثيرا»«کم بخندند و زياد بگريند».
(سوره توبه، آيه 82)
در آن موقع که ايشان اين آيه و يکي دو حديث به اين مناسبت مي خواند من فکر نکردم که بروم مطالعه کنم... ولي بعدها قرآن را به صورت علمي مطالعه و بررسي کردم ديدم مطلب درست در نقطه مقابل آن است ... مطلب اين است که پيغمبر دستور صادر کرده بود که تمام نيروهاي قابل، براي شرکت در مبارزه عليه کفار و مشرکيني که بر سرزمين اسلامي هجوم آورده بودند. بسيج شوند... عده اي با بهانه هاي مختلف از شرکت در اين لشکرکشي خودداري و از فرمان بسيج خدا و پيغمبر تخلف کرده بودند... قرآن به عنوان يک نفرين مي فرمايد: از اين گروه نافرمان کم بخندد و زياد بگريد. اين را به عنوان يک کيفر و نفرين بر اين گروه نافرمان مي گويد.»
مجلس و محضر شهيد دکتر بهشتي، مجلس منفي بافي و اظهار يأس و دلسردي نبود، بلکه مجلس تجديد نشاط در کار و تقويت روحيه و اراده و خوشبيني بود.
او مي فرمود: «هيچ جوان نوخاسته را نگذاريد نسبت به نتيجه تعليم و تربيت خود، در هر راه که هست ذره اي نگراني و تشويش داشته باشد. اگر اين جوان در همه ي ساعات ايام کار خود، با ايمان و اطمينان به کار مشغول باشد، ممکن است به نتيجه نهايي برسد، و در هر حرفه که انتخاب کرده، با اطمينان کامل به صبح سعادت خود اميدوار باشد. »
از ديدگاه شهيد بهشتي مهمترين عواملي که باعث سلب روحيه نشاط و شادابي و ايجاد دل سردي در جوانان مي شود، چهار عامل است:

بيشه بازدید : 41 دوشنبه 30 مرداد 1391 نظرات (0)

مارتین سلیگمن روان‌شناس معروف و استاد دانشگاه پنسیوانیا، اشاره می‌کند که علم روانشناسی در طول قرن بیستم عمدتاً به اختلالات روانی از جمله اضطراب، افسردگی، یأس و ناامیدی توجه کرد و از توجه به عواطف مثبت انسان غافل شد. بنظر او انسان دارای نیمه مثبت و نیم? منفی است و اکنون هنگام آن است که به جنبه‌های مثبت وجود انسان توجه شود و علاوه بر آسیب‌پذیری‌ها به توانمندی‌ها و استعدادهای انسان نیز توجه شود. در محور این نیمه مثبت، امید به آینده قرار دارد.

 

آدمی نیازمند امید به آینده است.

 

 از این رو باید روزنه‌های امید را کشف کرد و به انسان نشان داد. به این منظور سلیگمن رو به مذهب می‌آورد و برای نخستین بار باب فضائل را در علم روانشناسی می‌گشاید. او به جدال روان‌شناسی و دین در طول قرن بیستم خاتمه می‌دهد و این دو را در کنار هم و بعنوان یار و یاور هم و در خدمت انسان قرار می‌دهد. او راز شاد زیستن را در رضایت از گذشته و امید به آینده می‌داند. در این مقاله تلاش شده است بابی برای امید به آینده بر مبنای قرآن کریم گشوده شود.

 

یکی از مهمترین نیازهای روانی انسان امید به آینده است. ادام? زندگی منوط به امید به آینده است. امید به آینده به انسان انگیزه، شادابی و نشاط می‌دهد. امید واقعی با خیال‌پردازی‌های واهی متفاوت است. خوش خیالی‌های غیر واقع بینانه، موجب خسران و پشیمانی می‌شوند.

 

امید به آینده، با فلسفه زندگی رابطه دارد. کسانی که فلسف? زندگی خود را بر مبنابی پوچگرائی قرار می‌دهند، ناامیدی را به دیگران القا می‌کنند. فلسفه‌های ساخت ذهن بشر، زایند? ذهن محدودی هستند که بدون آگاهی از آینده، امید یا ناامیدی را القا می‌کند. این ادیان الهی هستند که می‌توانند نوید بخش امید به آینده در سایه ایمان، پرهیزکاری و عمل صالح باشند. تنها آفریننده از آینده خبر دارد و تنها اوست که می‌تواند به مؤمنان بشارت امید به آینده و به کافران انذار دهد. بنابراین امید به آینده به مشیت الهی مربوط می‌شود. مشیت الهی بر این قرار گرفته است که کسانی که در مسیر الهی قرار دارند، پیروزی و رستگاری را امید داشته باشند اما دیگر نمی‌تواند نوید بخش امید به آینده باشد. زیرا لذت پرستی در نهایت به پوچی منجر می‌شود انسان با ناگزیر باید لذت‌های مادی را رها کند.

بيشه بازدید : 34 پنجشنبه 19 مرداد 1391 نظرات (0)
سند چشم انداز 20 ساله ایران می گوید، ایران اسلامی در افق 1404 کشوری است که در زمینه علم و فناوری و اقتصاد در منطقه آسیای جنوب غربی دارای رتبه اول خواهد بود.برای بسیاری از مردم این سوال مطرح است که اصولا چنین سند یا برنامه های درازمدتی بر چه اساسی نوشته و تدوین می شود؟ در ایران اسناد دیگری مانند برنامه های 5 ساله تدوین شده یا نقشه جامع علمی کشور در حال تدوین است. این اسناد چگونه افق آینده را برای کشور ترسیم می کند و چه ضمانت های اجرایی برای تحقق آن ها در ایران وجود دارد؟

برای پاسخ به این سوال باید به مفهوم مهمی به نام آینده نگری بپردازیم.

آینده نگری:
برخی فکر می کنند آینده نگری به معنی غیب گویی است و با چنین برداشتی افراد آینده نگر و نتایج فعالیت آ ن ها را مورد تمسخر قرار می دهند. در حالی که آینده نگری یعنی پیش از آن که رویدادی به وقوع بپیوندد یا سناریویی به واقعیت تبدیل شود، به آن واکنش نشان دهیم؛ یعنی «واکنش» پیش از وقوع رویداد، به عبارت دیگر آینده نگری یعنی واکنش به رویدادها پیش از واقعیت یافتن آن ها.

آینده نگری تلاشی سیستماتیک برای بررسی درازمدت آینده علم، فناوری، اقتصاد، محیط و جامعه به منظور شناسایی پدیده های نوظهور و حوزه های زیربنایی تحقیقات استراتژیک است که بیشترین منافع اقتصادی و اجتماعی را در برداشته باشد. بنابراین در جهان امروز، آینده پژوهی و آینده نگری یک ضرورت است. پیش بینی می شود که در هزاره سوم، زمینه برای مطالعات آینده پژوهانه افزایش یابد.

پیشینه آینده نگری در جهان:
آینده نگری اولین بار به دلیل یک ضرورت نظامی در سال 1948 در موسسه « راند» در آمریکا مطرح شد. عمده این مطالعات بر مبنای پیش بینی بود که سعی در شناخت وقایع احتمالی جنگ داشت و بعدها در مسائل غیر نظامی و اقتصادی نیز به کار رفت. از دهه 80 به بعد، مفهوم آینده نگری در سیاست گذاری جای گرفت.

برای نخستین بار، ژاپنی ها در دهه 80 از آینده نگاری به عنوان ابزار سیاست گذاری استفاده کردند. چندین دهه است که در سازمان های دولتی و خصوصی، برنامه های آینده نگاری در مقیاس های بخشی، منطقه ای و ملی و در حوزه های مختلف علم، فناوری، فرهنگ، محیط زیست و غیره اجرا می شود، ولی در سال های اخیر زمینه و چشم انداز این برنامه ها بر حوزه علم و فناوری تمرکز داشته و اکنون آینده نگاری علم و فناوری ابزار تصمیم گیری دولتی در محیط سیاست علم و فناوری است.

بيشه بازدید : 52 پنجشنبه 29 تیر 1391 نظرات (0)

لازمه امید، عمل کردن و حرکت کردن به سوی آینده است و إلاّ صِرف امید بدون حرکت و پویایی، خوش خیالی است و مطلوب و پسندیده نیست. امید، آن نوع از خوش بینی به آینده است که منشأ پویایی و حرکت به سوی آینده ای روشن باشد.

جامعه اگر به سه نیاز جوان، پاسخ مثبت بدهد و خانواده هم نقش مؤثر خود را ایفا کند، کمک بزرگی به امیدواری او کرده است:

الف) شغل: اگر ساختار جامعه طوری باشد که هر جوان بتواند برای اداره کردن زندگی خود، مشغول به کار باشد و شغلی داشته باشد، این در داشتن امید به آینده بسیار مؤثر است و لذا وقتی که جوان، مشغول به کار و فعالیت شد و سرگرم ایفای نقش خود در جامعه شد، روحیه امید در وی افزایش می یابد ؛ اما اگر جامعه نتوانست به این نیاز ضروری وی پاسخ متناسب بدهد، این جوان بیکار، دچار ناامیدی می شود و جوانان بیکار و ناامید، آسیب جدّی برای اجتماع خود به وجود می آورند.

ب) ازدواج: اگر محیط پیرامون جوان (مخصوصا خانواده و نزدیکان جوان)، بتوانند او را در یک ازدواج خوب و موفقیّت آمیز، یاری و راهنمایی کنند تا بتوانند زندگی شیرین و با طراوتی داشته باشد، این، نقش بسیار خوبی در امید به آینده جوان دارد. تشکیل خانواده، جوان را «مسئول» بارمی آورد و به او برای پیشرفت های علمی و کاری و فکری، انگیزه می دهد. به علاوه، خانواده، پایگاه تربیت اخلاقی و خودسازی شخصیتی است که همه اینها زمینه های امیدواری اند.

ج) پیشرفت: فراهم شدن امکان پیشرفت برای همه اقشار و طبقات جامعه و شایسته سالاری در همه سطوح و فراهم بودن امکان رشد استعدادها و ظهور خلاقیت ها و عرضه اندیشه ها و آثار و... برای همه شهروندان، تأثیر بسزایی در افزایش امید دارد. نبودن تبعیض در سطح جامعه و کشور، خود به خود، امید آفرین است. ریشه تفاوت و تبعیض، در کبر و برتری طلبی افراد یا طبقات است. اگر در جامعه تبعیض وجود داشته باشد، آن جامعه از همبستگی و وفاق ملی تهی است و جوانان خود را از هرگونه پیشرفتی در آینده مأیوس می کند.

پس جامعه اگر بستری را مهیّا کند که در بهره گیری از امکانات آن، تبعیضی نباشد و همچنین در ایجاد شغل و ازدواج خوب و متناسب با شخص، قدم های مؤثری را بردارد، در ایجاد و افزایش امید در نسل جوان، کمک مؤثّری کرده است.

به امید روزی که همه جوانان کشور، امید به آینده ای روشن داشته باشند.

منبع : سايت حوزه

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 33
  • باردید دیروز : 30
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 166
  • بازدید ماه : 181
  • بازدید سال : 337
  • بازدید کلی : 11,940
  • کدهای اختصاصی